یا اباصالح المهدی

یا اباصالح المهدی

رجعت انبیاء و ائمه علیهم السلام

پنجشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۳، ۰۹:۵۱ ق.ظ
 نویسنده: محمد رضا اکبری

رجعت رسول خدا (صلی الله علیه و آله)

رجعت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به عصر رجعت، شکوه خاصی می بخشد. روایات معتبری در این باره وارد شده است که آنها را نقل می کنیم.
ابوخالد کابلی به سند موثق از امام سجاد (علیه السلام) نقل می کند که فرمود:
یَرجِعُ إلَیکُم نَبِیُّکُم (صلی الله علیه و آله) وَ اَمیرُالمؤمنینَ (علیه السلام) وَ الأَئِمَّةُ(علیهم السلام).(1)
پیامبرتان و امیرالمؤمنین و ائمه (علیهم السلام) به سوی شما باز می گردند.
بُکِیر بن أعیَن نیز به سند موثق(2) نقل می کند که امام صادق (علیه السلام) می فرماید:
إنَّ رَسولَ اللهِ (صلی الله علیه و آله) و أمیرَالمؤمنینَ (علیه السلام) سَیَرجِعانِ.(3)
همانا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و امیرمؤمنان (علیه السلام) باز می گردند.
و امام باقر(علیه السلام) فرمود: خداوند جابر را مورد رحمت خود قرار دهد.
علم او به جایی رسیده بود که می دانست تأویل این آیه (إِنَّ الَّذِی فَرَضَ عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لَرَادُّکَ إِلَى مَعَادٍ )(4) (همانا کسی که قرآن را بر تو فرض کرد یقیناً تو را به وعده گاه باز می گرداند) درباره ی رجعت است.(5)
این روایت از تفسیر قمی است و معتبر می باشد.

هنگامه رجعت رسول خدا (صلی الله علیه و آله)

پس از اثبات رجعت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با سه روایت معتبر، این سؤال پیش می آید که این واقعه ی مهم در چه مقطعی از تاریخ آینده جهان اتفاق می افتد؟
بدون شک رجعت آن حضرت در عصر ظهور تحقق می یابد.
امام باقر(علیه السلام) می فرماید:
لَو قَد خَرَجَ قائمُ آلِ محمّدٍ (علیه السلام)...اوَلُ مَن یَتبَعُهُ محمّدُ (صلی الله علیه و آله) وَ علیُ الثّانی.(6)
اگر قائم آل محمّد (علیه السلام) ظهور کند... اولین کسی که به دنبال او می آید محمّد (صلی الله علیه و آله) و دومین نفر علی (علیه السلام) است.
شیخ طوسی (رحمه الله) نیز ظرف زمانی رجعت آن حضرت را عصر ظهور دانسته و می نویسد:
یرجع نبینا و ائمّتنا المعصومون فی زمان المهدی (علیه السلام)(7)
پیامبر و ائمه معصوم ما در زمان مهدی (علیه السلام) باز می گردند.
روایت دیگری را هم در بحث رجعت ائمه (علیه السلام) در این باره نقل خواهیم کرد.

آیا پیامبر (صلی الله علیه و آله) حکومت می کند؟

با توجّه به اینکه رجعت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در عصر ظهور خواهد بود و عصر ظهور روزگار حکومت مهدوی است و پس از آن موسم حاکمیت حسین بن علی (علیه السلام) می باشد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در این دو مقطع زمانی حاکمیتی نخواهد داشت ولی پس از آن منعی برای حاکمیت او وجود ندارد؛ امّا آیا دلیل معتبری بر حاکمیت او وجود دارد؟
پاسخ کامل این سؤال در فصل آخر این کتاب خواهد آمد که آن حضرت حکومتی نخواهد داشت.

رجعت ائمه (علیهم السلام)

رجعت دوازده امام شیعه از رجعت های ویژه است که شکوه خاصی به بازگشت مؤمنان در عصر ظهور می دهد. آنها می آیند تا از مظلومیت هایی که بر آنها رفته است انتقام گرفته شود و خداوند شکوه و عزّت آنها را به دشمنانشان بنمایاند و طعم تلخ ذلت و عذاب را به آنان بچشاند.
رجعت ائمه (علیه السلام) علاوه بر بهره مندی از دلایل عامی که برای بازگشت مؤمنان خالص وجود دارد از دلایل خاصی هم برخوردار است.
امام صادق (علیه السلام) می فرماید:
لَیسَ مِنّا مَن لَم یُؤمِن بِکَرَّتِنا.(8)
از ما نیست کسی که به رجعت ما ایمان نداشته باشد.
و امام سجاد (علیه السلام) با سند موثق فرمود:
یَرجِعُ إلَیکُم نَبِیُّکُم (صلی الله علیه و آله) و اَمیرُالمؤمنینَ (علیه السلام) وَ الأَئِمَّةُ (علیهم السلام)(9)
پیامبرتان و امیرالمؤمنین و ائمه (علیهم السلام) به سوی شما باز می گردند.
و در زیارت جامعه کبیره آمده است:
مُؤمِنٌ بإیابِکم، مُصَدّ ِقُ بِرَجعَتِکُم.(10)
به رجعت شما ایمان دارم و بازگشت شما را تصدیق می کنم.
و در بخش دیگری از همین زیارتنامه آمده است:
جَعَلَنِی مِمَّن ....یَکِرُّ فی رَجعَتِکُم.
خداوند مرا از کسانی قرار دهد... که در رجعت شما به دنیا باز می گردند.
وقتی پیامبر (صلی الله علیه و آله) درباره ی آفرینش خود و اهل بیتش و امامت آنها و ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) معارفی را بیان می کند سلمان گوید: از شنیدن این امور مهم گریه کردم و عرض کردم: ای رسول خدا سلمان کجا به آنها می رسد؟ حضرت فرمود: ای سلمان تو و امثال تو و کسانی که از روی معرفت، ولایت آنها را پذیرفته اند به آنها خواهند رسید.
سلمان گوید: خدا را بر این بشارت شکر گفته و آنگاه عرض کردم: ای رسول خدا من تا زمان آنها زنده خواهم بود؟
فرمود: ای سلمان این آیه را بخوان.
(فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولاهُمَا بَعَثْنَا عَلَیْکُمْ عِبَاداً لَنَا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجَاسُوا خِلاَلَ الدِّیَارِ وَ کَانَ وَعْداً مَفْعُولاً * ثُمَّ رَدَدْنَا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَیْهِمْ وَ أَمْدَدْنَاکُمْ بِأَمْوَالٍ وَ بَنِینَ وَ جَعَلْنَاکُمْ أَکْثَرَ نَفِیراً).(11)
هنگامی که اولین وعده (تحقق رجعت) فرا رسد بندگان جنگجوی قدرتمند خود را بر ضد شما بر می انگیزیم پس خانه ها را (برای به دست آوردن مجرمان) جستجو می کنند و این یک وعده قطعی است آنگاه پیروزی بر آنها را به شما باز می گردانیم و به اموال و فرزندتان شما را یاری می دهیم و جمعیت شما را بیشتر (از دشمنان) می کنیم.
سلمان گوید: گریه و شوقم به این وعده ی الهی شدت یافت و عرض کردم ای رسول خدا! تحقق این وعده ی الهی در زمان شما خواهد بود؟ فرمود: آری، قسم به آنکه محمّد را فرستاد هر آینه در زمان من و علی و فاطمه و حسن و حسین و نه امام دیگر و هر کسی که از ما باشد و به خاطر ما ستم کشیده باشد محقق می شود آری به خدا قسم ای سلمان؛ سپس ابلیس و لشکریانش و هر کسی که دارای ایمان خالص و کفر خالص باشد در دنیا حاضر می شوند تا مورد قصاص قرار گرفته و به خون های ریخته شده رسیدگی گردد و پروردگار تو به هیچ کس ستم نخواهد کرد. و ما تأویل این آیه هستیم که خداوند فرمود:
(وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ‌* وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هَامَانَ وَ جُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا کَانُوا یَحْذَرُونَ)(12)
ما اراده کردیم تا بر کسانی که در زمین تضعیف شدند منت گذاریم و آن ها را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم و آنان را در زمین به حکومت رسانیم و آنچه را فرعون و هامان و لشکریانشان از آن بیم داشتند به آنها نشان دهیم.
سلمان گوید: با شنیدن این سخنان، از نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مرخص شدم و دیگر سلمان باکی ندارد که در چه زمانی مرگ را ملاقات کند یا مرگ او را ملاقات کند.(13)

هنگامه رجعت ائمه (علیهم السلام)

اگرچه زمان وقایع مهمی مانند قیامت، ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) و رجعت به دنیا نامعلوم است، امّا ویژگی های ظرف زمانی آنها مورد اشاره روایات قرار گرفته اند و چنان که در فصل ویژگی های رجعت بیان گردید زمان رجعت، عصر ظهور است و ائمه (علیهم السلام) که از سران رجعت کنندگان اهل ایمان هستند نیز در همان عصر ظهور رجعت می کنند؛ زیرا دلیل معتبری وارد نشده است که رجعت آنها را از عموم روایاتی که رجعت را همزمان با عصر ظهور می دانند مستثنا کند.
شیخ طوسی در این باره می نویسد:
یرجع نبیّنا و ائمتنا المعصومون فی زمان المهدی (علیه السلام).(14)
پیامبر و ائمه معصوم ما در زمان مهدی (علیه السلام) باز می گردند.
ما در بحث رجعت امام حسین و امیرالمؤمنین (علیه السلام) روایاتی را نقل کردیم که به رجعت آنها در زمان ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) اشاره داشتند. البته روایت دیگری هم داریم که به بیان رجعت همه آنها در کنار حضرت مهدی (علیه السلام) پرداخته و به ترتیب از مظلومیت های خود سخن گفته اند امّا به خاطر ضعف شدید سند آن، از نقل این روایت پرهیز می کنیم و دلایل مفصل ضعف آن را در فصل بعد همین کتاب مورد بررسی قرار می دهیم.
امّا اینکه چهارده معصوم به ترتیب رجعت می کنند و یا یکی پس از دیگری به دنیا باز می گردند ما از آن آگاهی نداریم.
سیّد عبدالله شبر می نویسد:
کیفیة رجوعهم هل هو علی الترتیب او غیره فکل علمه الی الله سبحانه و الی اولیائه.(15)
چگونگی بازگشت آنها آیا به ترتیب است یا ترتیبی ندارد علم آن نزد خداوند و اولیاء اوست.

پاسخ به دو شبهه

برای بازگشت همزمان ائمه (علیه السلام) به دنیا دو شبهه ی مشهور وجود دارد که آنها را مورد بررسی قرار می دهیم.

1- شبهه اجتماع بیش از یک امام

اصل این شبهه که شیخ حر عاملی (رحمه الله) هم آن را با تفاوت هایی در چهارمین شبهه درباره ی رجعت نقل کرده (16) این است که با رجعت ائمه (علیه السلام) در آغاز عصر ظهور، بیش از یک امام در میان مردم حضور خواهد داشت و با توجّه به اینکه هر امامی تدبیر خاص خود را در اداره مردم دارد جامعه گرفتار اختلاف می گردد و مردم در اطاعت از امامان خود دچار سردرگمی گشته و نظام زندگی آنان مختل می شود.
و پاسخ ما این است که اجتماعِ بیش از یک امام در صورتی اشکال دارد که امامت و رهبری همه آنها در اداره ی مردم بالفعل باشد امّا وقتی ولایت یک نفر از آنها بالفعل باشد و تنها یک نفر از سوی خداوند موظف به اِعمال قدرت و امر و نهی و اداره امور باشد اشکالی نخواهد بود.
مسأله ولایت و واجب الاطاعة بودن ائمه (علیهم السلام) به زمان خلافت آنها و مردم زمانشان مربوط می گردد. امام صادق (علیه السلام) فرمود:
کُلُّ إمامٍ هادٍ لِلقَرنِ الَّذی هُو فیهِم.(17)
هر امامی هدایت کننده ی نسلی است که در میان آنهاست.
اینکه می گوییم هر یک از ائمه (علیه السلام) امام زمان عصر خویش است به همین نکته مهم یعنی مسأله ولایت و واجب الاطاعة بودن آنها در زمانشان باز می گردد. بنابراین آمدن سایر ائمه (علیه السلام) که مسؤولیت اداره ی مردم را در عصر ظهور بر عهده ندارند هیچ گونه اصطاکی در پیشوایی سیاسی جهان با حضرت ولی عصر نخواهند داشت البته آن ها به خاطر عصمت، اندیشه بلند، تشخیص کامل مصالح جامعه و اطاعت از خداوند اختلافی در تدبیر امور ندارند و در هر صورت امامت اعتقادی آنها همیشگی است و همه مؤمنان آنها را در عصر ظهور آن حضرت و پس از آن در دنیا و آخرت امام خود می دانند.
علامه مجلسی مطالبی را در پاسخ به برخی از شبهات بیان کرده است که می توان از آنها جواب های دیگری برای این شبهه بیان نمود و آن پاسخ ها عبارتند از:
1- در عصر رجعت به اجتماع ائمه (علیهم السلام) با یکدیگر تصریح نشده است.
2- ظاهر برخی از اخبار، رجعت ائمه (علیهم السلام) پس از قائم (علیه السلام) است.
3- همان گونه که ائمه (علیهم السلام) در روز قیامت کنار یکدیگر جمع می شوند اجتماع آنها در زمان رجعت هم که واسطه میان دنیا و آخرت است مانعی ندارد.
4- اختلافی میان ائمه (علیهم السلام) در هیچ عصری وجود ندارد.
امّا این پاسخ ها به جز پاسخ آخر کافی نیست؛ زیرا آنچه از روایات به ذهن تبادر می کند بازگشت همه آنها در یک زمان یعنی عصر ظهور است و اگر به اجتماعشان تصریح نشده امّا به رجعت جداگانه آنها هم تصریح نگردیده است. بنابراین آنها هم بنابر عمومِ دلایلی که رجعت را در عصر ظهور می دانند باز خواهند گشت و با یکدیگر خواهند بود.
امّا اینکه ظاهر برخی روایات بازگشت بعضی از ائمه (علیهم السلام) پس از قائم (علیه السلام) و یا در اواخر عمر او می باشد تنها به امیرالمؤمنین و امام حسین (علیهم السلام) مربوط می گردد که پس از رجعت اوّل خود در عصر ظهور، دوباره رجعت می کنند.
همچنین مقایسه اجتماع آنها در قیامت با دنیا صحیح نیست؛ زیرا در دنیا مسأله هدایت و حکومت بر مردم مطرح است امّا در آخرت مطرح نیست.

2- شبهه تقدم فاضل بر افضل

با رجعت پیامبر و امیرالمؤمنین (علیهما السلام) که از حضرت مهدی (علیه السلام) افضل هستند شبهه تقدم فاضل بر افضل به دو شکل مطرح می گردد:
1- حاکمیت حضرت مهدی (علیه السلام) بر زمین با وجود پیامبر و امیرالمؤمنین (علیه السلام)
2- حکومت امام زمان بر پیامبر و امیرالمؤمنین (علیه السلام).
امّا پاسخ شکل اوّل این شبهه آن است که اگرچه هر یک از معصومین (علیه السلام) و از جمله معصوم اوّل و دوم همواره از علم و عصمت و کمالات خاص خود برخوردارند امّا هر کدام از آنها به حکمت و تقدیر پروردگار عالم، ولایت و سرپرستی مردم زمان خود را دارند و در زمان های دیگر اگر چه از عنوان نبوّت و امامت برخوردارند امّا چون وظیفه ای در اِعمال قدرت، جهتِ اداره جامعه و حکومت بر مردم ندارند بحث تقدم بر آنها مطرح نخواهد بود. تقدم در جایی مطرح است که هر دو دارای وظیفه باشند امّا پیامبر و امیرمؤمنان که وظیفه و خواسته ای در خصوص رهبری مردم عصر ظهور ندارند، انتصاب حضرت مهدی (علیه السلام) به حاکمیت جهان تقدم بر آنها به شمار نمی آید.
امّا پاسخ شکل دوم شبهه یعنی حکومت حضرت مهدی (علیه السلام) بر پیامبر و امیرمؤمنان (علیه السلام) که افضل از او می باشند این است که آن حضرت حاکمیت به معنایِ اعمال قدرت و امر ونهی و تعیین وظیفه نسبت به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و امیرمؤمنان (علیه السلام) ندارد و آنها نیز فعالیت های از پیش تعیین شده ی خود را به امر پروردگار انجام می دهند.
همچنین تقدم فاضل بر افضل در صورتی است که افضل امکان حاکمیت داشته باشد و با توجّه به اینکه در عصر ظهور تقدیر خداوند بر حاکمیت حضرت مهدی (علیه السلام) است امکان حکومت برای افضل نیست، بنابراین مسأله تقدم منتفی خواهد بود.

رجعت پیامبران

همه پیامبران درعصر ظهور، رجعت ویژه دارند تا پیروزی و عزّت و شکوه دین خدا و به پایان رسیدن مظلومیت های اهل ایمان را که در همه تاریخ استمرار داشته است مشاهده نمایند. رجعت رسول خدا، ائمه اطهار و همه پیامبران (علیهم السلام) درعصر ظهورِ یگانه دوران حضرت مهدی (علیه السلام) اتفاق عظیم و حیرت آوری است که چهره ی زمین را عوض می کند. کنار هم قرار گرفتن همه فرستادگان معصوم خداوند از آدم تا خاتم با آن ادب و اخلاق الهی که هر یک از آنان را به الگوی مردم زمان خود و آیندگان مبدل ساخته بود و آنگاه حرکت های جهادی آنها در روی زمین وصف ناپذیر است. الله اکبر به قدرت پروردگار عالم و این جلوه های بی نظیر الهی که رجعت کنندگان به دنیا و مردمان عصر ظهور با اعجاب به آن نظاره می کنند.
امام باقر (علیه السلام) فرمود:
ما بَعَثَ اللهُ نَبیّاً مِن لَدُن آدَمَ فَهَلُمَّ جَرّاً إلاّ و یَرجِعُ إلَی الدنیا و یَنصُرُ أمیرَالمؤمنینَ.(18)
خداوند هیچ پیامبری را از آدم تا کنون نفرستاد مگر اینکه به دنیا باز می گردد و امیرالمؤمنین را یاری می دهد.
جمیل بن درّاج یا جمیل بن صالح گوید: درباره ی این سخن خدای متعال (إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَ الَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ) (19) (همانا ما فرستادگان خود و کسانی که ایمان آوردند را در دنیا و آخرت یاری می کنیم) سؤال کردم و حضرت فرمود:
ذلک واللهِ فِی الرَّجعَةِ، أما عَلِمتَ أنَّ انبیاءَ کَثیرَةً لَم یُنصَرُوا فی الدُّنیا و قُتلِوا، وَ الأَئِمَّةَ بَعدَهُم قُتِلُوا وَلَم یُنصَروا، ذلِک فی الرَّجعَةِ.(20)
به خدا سوگند این نصرت در عصر رجعت خواهد بود. آیا نمی دانی که پیامبران زیادی در دنیا یاری نشدند و به قتل رسیدند و امامانِ پس از آنها نیز به قتل رسیدند و یاری نشدند؟ این یاری خداوند درعصر رجعت می باشد.
این دو روایتی که نقل گردید از سند موثقی برخوردارند.
روایت دیگری از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که می فرماید:
خداوند هیچ پیامبری را بر نینگیخت و رسولی را نفرستاد مگر اینکه همه آنها را به دنیا باز می گرداند تا در پیش روی علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (علیه السلام) با دشمنان بجنگند.(21)
احادیثی که نقل گردید اصل مسأله رجعت پیامبران را به اثبات می رسانند و مسائلی چون مبارزه با دشمنان خدا و جهاد در پیش روی امیرالمؤمنین (علیه السلام) و کسب نصرت الهی را بیان می کنند. امّا نکات ناگفته ای هم مانده است؛ نظیر اینکه آیا انبیاء در نظام حاکمیت جهانی حضرت مهدی (علیه السلام) هم شرکت دارند؟ آیا عمر آنها در عصر رجعت مانند عمر مؤمنان است که سی ماه به طول می انجامد یا تفاوت دارد و اساساً برنامه زندگی آنها در زمان رجعت چگونه است و آیا بازگشت آنها تدریجی است یا یکباره باز می گردند و مرگ آنها تدریجی است یا همه با هم دنیا را ترک می گویند؟
پاسخ این سؤال ها و نظیر آنها بیان نشده و شاید اراده ای بر بیان آنها نبوده است؛ زیرا آنچه مهم است مسأله رجعت آنها و اهداف و آرمان های این بازگشت می باشد.

پی نوشت ها :

1- تفسیر القمی، ج2، ص 147.
2- همه راویان این روایت که آن را از بکیر بن اعین نقل کرده اند موثق اند و در کتاب های رجالی در وصف بکیر آمده است او فرد مشکوری است و مشکور به کسی گفته می شود که دارای ثناء مطلق یا ثناء جمیل باشد. امّا میر داماد درباره مشکور می نویسد: «من الفاظ التوثیق و المدح» (الرواشح السماویة، ص 60).
3- مختصر بصائر الدرجات، ص 24.
4- سوره قصص، آیه 85.
5- تفسیر القمی، ج2، ص 147.
6- کتاب الغیبة للنعمانی، ص 240.
7- رسالة العقائد الجعفریة. قاضی بن براج این رساله مختصر را که تألیف شیخ طوسی است در کتاب جواهر الفقه خود آورده است و بحث رجعت آن در صفحه 250 می باشد.
8- من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 458، ح 4583.
9- تفسیر القمی، ج 2، ص 147.
10- عیون اخبار الرضا (علیه السلام) ج1، ص 307.
11- سوره اسراء، آیه 5و 6.
12- سوره قصص، آیه 6.
13- دلائل الامامة، ص 449 و 450.
14- جواهر الفقه، ص 250.
15- حقّ الیقین، ج 2، ص 35.
16- الایقاظ من الهجعة، ص 377.
17- الکافی، ج 1، ص 191.
18- تفسیر القمی، ج1، ص 106.
19- سوره غافر، آیه 51.
20- تفسیر القمی، ج2، ص 258 و 259.
21- مختصر بصائر الدرجات، ص 26.

منبع مقاله :
اکبری، محمد رضا، (1390)، عصر شکوهمند رجعت، قم: انتشارات مسجد مقدّس جمکران، چاپ دوم

نظرات  (۲)

سلام
تشکر از شما به خاطر ارسال مطلبتان به سایت "حرف تو"
" رجعت انبیاء و ائمه (علیهم‌السّلام) "
با آدرس: http://harfeto.ir/?q=node/35695
در این سایت انتشار یافت.
چشم به راه مطالب خوب شما هستیم.
هدیه سایت "حرف تو" به شما:
"آیت‌الله مهدوی کنی (ره): اگر روزی آمریکا و رژیم صهیونیستی و سایر دشمنان اسلام و جمهوری اسلامی از روش ما حمایت و تمجید کردند، باید بدانیم که قطعاً اشکالی در کارمان بوده است."
یا علی
بازهم چشم به راهم که محرم برسد
بوی اسپند عزایش به مشامم برسد
کاش امسال محرم به دعای زهرا
خبرآمدن منجی عالم برسد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی