انتظار،
فضیلتی اخلاقی ـ عرفانی است که روح را تعالی میبخشد و تحوّلآفرین و
تربیتکنندة انسان است. این فضیلت اخلاقی در زندگی فردی و جمعی بشر، آثار و
برکات فراوانی خواهد داشت. مفهومشناسی و موشکافی این واژه، ما را در کسب و
تداوم آن یاری خواهد نمود و فراوانی ثمرات در این فضیلت را برای ما آشکار
خواهد ساخت. به عبارتی، انتظار فضیلتی است مرکّب از فضایل دیگر که تحصیل آن
کاری بس دشوار و البتّه بسیار پرپاداش و پرنتیجه خواهد بود. به همین دلیل
در روایات اهل بیت(ع) از این حالت با تعابیر ذیل یاد شده است. پیامبر گرامی
اسلام(ص) میفرمایند: «برترین عبادت، انتظار فرج است»1 و «برترین کارهای
امّت من، انتظار فرج و گشایش خداوند است». 2 و میفرمایند: «برترین تلاش
امّت من، انتظار فرج است».3 امام علی(ع) نیز فرمودند: «در انتظار فرج و
گشایش باشید و از رحمت خدا ناامید نشوید، زیرا محبوبترین کارها نزد خداوند
عزّوجلّ، انتظار فرج است».4
در اینجا لازم است به تجزیة مفهومی این
واژه و تبیین عناصر تشکیلدهنده و تسریع کنندة آن بپردازیم تا زمینة تحصیل و
بازشناسی آن میسور و آسان گردد.
1. امید
اوّلین جزء و معنای سازندة انتظار، امید و رجا است، زیرا در صورت یأس مطلق و
عدم امیدواری، حالت انتظار در انسان شکل نمیگیرد و تحقّق خارجی پیدا
نمیکند. امام علی(ع) میفرمایند: «در انتظار فرج و گشایش باشید و از رحمت
خدا ناامید نشوید».5
2. معرفت و اطمینان
دومین جزء از اجزای حالت انتظار، شناخت امر منتظَر و اطمینان به وقوع آن
میباشد، زیرا در صورت عدم یقین و عدم اطمینان به امری، حالت انتظار در
انسان منعقد نخواهد شد.
3. نزدیک دیدن
سومین جزء از اجزای تشکیلدهندة انتظار، نزدیک دیدن امر مورد توقّع و
اعتقاد به قرب زمانی آن میباشد، زیرا دور دیدن و استبعاد زمانی نسبت به آن
امر با حالت انتظار سازگاری نخواهد داشت. در دعای عهد بیان میکنیم:
«إنّهم یرونه بعیداً و نراه قریباً؛6 آنها آن را دور میبینند و ما نزدیکش
میبینیم».
4. محبوبیّت موضوع
اگر حادثه و امری محبوب انسان باشد، مطلوب او نیز قرار خواهد گرفت و اگر
چیزی مطلوب او شد، تمامی تلاشها و فعّالیّتهای وی در راستای رسیدن به آن
مطلوب صورت خواهد گرفت، لذا محبوبیّت امر فرج و انتظار، انسان را به یک
منتظر واقعی، مصلح دلسوز و عاشق بیقرار تبدیل میکند.
5. منفور بودن شرایط موجود و مأیوس شدن از آن
در صورتی که فردی شرایط موجود را بهترین شرایط بداند، انتظار امری جدید
برای او تحقّق نخواهد یافت. امّا اگر با تحقیق در حوادث ایّام و انواع
ظلمها، تباهیها و فسادها به مطلوب نبودن شرایط موجود اذعان نمود، حالت
انتظار برای ایجاد شرایطی جدید و نو برای او فراهم میآید. امام رضا(ع)
میفرمایند: «همانا فرج و گشایش پس از ناامیدی میآید».7
6. آمادگی، تلاش عملی و زمینهسازی
انتظار، هنگامی واقعی و صادق است که انسان را به حرکت و تلاش در مسیر تحقّق
امر مورد انتظار وادار نماید، وگرنه صرف حالت انتظار، بدون آمادگی و تلاش
عملی، آرزویی بینتیجه یا انتظاری سطحی است؛ «من إنتظر أمراً تهیّأ له؛8 هر
کس که منتظر وقوع امری باشد، خود را برای تحقّق آن آماده میکند». به همین
دلیل پیامبر اکرم(ص) انتظار را به عنوان یک حالت بسیار ارزشمند یا یک
جهاد، آن هم، برترین جهاد امّت خود معرفی میفرمایند: «أفضل جهاد أمّتی
انتظار الفرج».9 بر این اساس، واضح میشود که یکی از عناصر تشکیل دهندة این
فضیلت اخلاقی، کوشش و تلاش است.
رسول خدا(ص) در بیانی زیبا
میفرمایند: «از مشرق زمین مردمی قیام میکنند و زمینه را برای ظهور
مهدی(ع) آماده میسازند».10 در کتاب «مکیال المکارم» نیز پس از تعریف
انتظار آمده است: «پس هر قدر انتظار شدیدتر باشد، آمادگی و مهیّا شدن،
قویتر خواهد بود».11
7. صبر و پایداری
انتظار نتیجهبخش و معنیدار، انتظاری است که توأم با پایداری، صبر و
مقاومت باشد وگرنه تبدیل به یک تمنّی زودگذر و افتادن به دامهای انحرافی و
فریبنده و محبوبسازی جاهلانه میشود. اینکه در روایات اهل بیت(ع) صبر در
کنار انتظار فرج قرار داده شده و گاهی تصریح به انتظار توأم با صبر شده
است، دلالت بر حیاتی بودن صبر در شکلگیری حالت انتظار دارد.
حضرت
صادق(ع) در تفسیر آیة: «و لنبلونّکم بشیءٍ من الخوف و الجوع و...»12
فرمودند: «و البتّه شما (یعنی مؤمنان، قبل از قیام امام مهدی(ع) را به
سختیهایی همچون ترس، گرسنگی، نقصان اموال و نفوس و آفات زراعت بیازماییم و
به صابران بشارت بده». سپس حضرت فرمودند: «یعنی بشارت بده به صابران در
چنین زمانی به اینکه فرج و ظهور نزدیک است».13 پیامبر خدا(ص) نیز
میفرمایند: «برترین عبادت، صبر کردن و سکوت و انتظار فرج است».14 و
«صبورانه در انتظار فرج بودن، عبادت است».15 امام صادق(ع) نیز میفرمایند:
«پارسایی، پاکدامنی، درستی ... و صبورانه در انتظار فرج بودن، جزء دین
امامان(ع) است».16
8. عزّتطلبی
یکی از خصایص فطری وجود انسان، کمالجویی و عزّت طلبی و پرهیز از همة
عوامل ضعف و ذلّت است. در طول تاریخ، عزّت خوبان و مؤمنان توسط ستمگران و
نابخردان (به ظاهر) خدشهدار گشته و به همین دلیل آنان همیشه به دنبال
فرصتی بودهاند تا عزّت و مکانت از دست رفتة خود را احیا نمایند. آنان نه
تنها خود، بلکه پیشوا، کتاب و قانون خود را از سوی ظالمان، تحقیر شده
میبینند و در صدد برگرداندن عزّت تمامی این امور هستند. در دعاهای مربوط
به انتظار و ظهور، بر واژة «عزّت» و «معزّ» تأکید بسیاری شده است: «کجاست
آنکه عزّت دهندة اولیاء و ذلیل کنندة دشمنان (دین خدا) است».17 «پروردگارا!
عزیزش کن و به وجود او (مؤمنان را) عزیز بگردان، یاریاش کن و به دست او
(صالحان را) یاری بفرما، نصرتش بده، نصرتی با عزّت».18 «خداوندا! ما مشتاق
(تشکیل) دولت باکرامتی از جانب تو هستیم که به [وسیلة] آن، اسلام و اهلش را
عزیز کنی و نفاق و اهلش را ذلیل گردانی».19 «خداوندا! پراکندگی ما را به
وسیلة او برطرف کن، گسیختگیمان را به او دور کن، پریشانی ما را به او
پیوست کن و کمی ما را به وسیلة او زیاد کن و ذلّت ما را به وسیلة او، تبدیل
به عزّت کن».20 «سلام بر عزّت دهندة دوستان (خدا) و ذلیل کنندة دشمنان
(او)».21 «خدایا طولانی شده زمان انتظار و فاجران به ما طعنه میزنند و
انتظار برای ما سخت شده است».22
9. تقوا محوری
یکی از قوانین و سنن جاری در هستی، موفّقیت و پیروزی قانونگرایی، قانون
محوری و تقواگرایی است. اگر کاری بر اساس صحیح و بنیان واقعی و راستین بنا
شده باشد، ماندگار است. قرآن کریم دربارة متّقین و پرهیزکاران میفرماید:
«و العاقبة للمتّقین».23
این اصل قرآنی در نظام تکوین و تشریع جاری
است، لکن در عالم تشریع به جهت لزوم آزمایش انسانها، کمی دیرتر رخ نشان
میدهد. شهید مرتضی مطهری(ره) میفرماید: «تاریخ در مورد خوبان و پیروزی
آنان قائل به دیرکرد است».24 در روایتی از امام باقر(ع) نقل شده است که
حضرت فرمودند: «ما را سلطنتی در آینده خواهد بود و بعد از حکومت ما، حکومتی
نباشد؛ زیرا ما اهل تقوا هستیم و خداوند فرموده است: عاقبت کار، از آنِ
متّقین است».25
10. جدیّت و پشتکار
در جوهرة انتظار صادق و در روح منتظر خالص، جدیّت و پشتکار، پیگیری و تداومبخشی وجود دارد.
حضرت صادق(ع) فرمودند: «هر که دوست دارد از یاران قائم باشد، پس باید
انتظار بکشد و در حالی که منتظر است، پارسایی و اخلاق نیک را در پیش گیرد.
اگر (با چنین حالتی) از دنیا برود و بعد از مرگ او، قائم قیام کند، اجرش
همانند اجر کسی است که قائم را درک کند، پس (در کار و عمل) بکوشید و منتظر
باشید؛ گوارایتان باد ای جماعت مشمول رحمت!».26
11. احساس یتیمی
یکی از مفاهیمی که در شکلگیری و شدّتبخشی حالت انتظار در ما مؤثّر است،
درک شرایط موجود در زمان غیبت و احساس یتیمی معنوی در زمان غیبت است. اگر
این احساس در ما به وجود آید و خسارتهای معنوی و مادّی عدم حضور امام را
درک کنیم، چشم به راهیِ ما نسبت به ظهور حضرت شدّت خواهد یافت و در جستجوی
یافتن راهی برای شناخت پدر و حضور و احضار او خواهیم بود. پیامبر گرامی
اسلام(ص) فرمودند: «سختتر از یتیمیِ کسی که پدرش را از دست داده، یتیمیِ
کسی است که از امام خود بریده شده است و توان دسترسی به او را ندارد».27
12. اندیشة حسینی
یکی از مقوّمات اندیشة انتظار، وجود اندیشة حسینی و آرمان کربلاییان و
آرزوی انتقام خون به ناحق ریختة امام حسین(ع) است؛ همچنان که شعار یاران
حضرت ولیعصر(ع) «یا لثارات الحسین(ع)» است، انتظار نیز بر همین مبنا شکل
میگیرد. به عبارت دیگر، هرچه با آرمانهای امام حسین(ع) آشناتر شویم و هر
چه به عمق مصائب وارده بر او و یارانش نزدیکتر شویم، حس و میل انتقام از
ظالم در ما نمایانتر خواهد شد و حالت انتظار در روح ما موّاجتر خواهد
گشت. در زیارت امام حسین(ع) در روز عاشورا به این عنصر اخلاقی و روانی
انتظار اشاره شده است:
1. پس مسئلت میکنم از خداوند... که خونخواهی تو را با امام منصور از اهل بیت(ع)، (یعنی حضرت مهدی(ع)) روزی فرماید.
2. پس مسئلت میکنم از خداوند... و اینکه برای من نزد شما منزلت راستین را
در دنیا و آخرت تثبیت نماید و طلب میکنم از خداوند اینکه مرا به مقام
محمودی که برای شما نزد خداوند است برساند و اینکه خونخواهی خون خود را با
امام هدایت شده و نمایان و گویا از شما به من روزی کند.
پی نوشت ها :
1. بحارالأنوار، ج 52، ص 125، ح 11.
2. همان، ج 52، ص 122، ح 2.
3. همان، ج 52، ص 123، ح 7.
4. همان، ج 74، ص 143، ح 26.
5. همان، ج 52، ص 123، ح 7.
6. مفاتیح الجنان، دعای عهد، برگرفته از: قرآن کریم، سورة معارج (70)، آیات 6 و 7.
7. بحارالأنوار، ج 52، ص 110، ح 17.
8. مکیال المکارم، ج 2، ص 235.
9. بحارالأنوار، ج 74، ص 143، ح 26.
10. کشف الغمّه، ج 3، ص 267.
11. مکیال المکارم، ج 2، ص 152.
12. سورة بقره (2)، آیة 155.
13. تفسیر نورالثّقلین، ج 1، ص 176.
14. بحارالانوار، ج 74، ص 422.
15. راوندی، الدعوات، ج 41، ص 101.
16. بحارالأنوار، ج 52، ص 122، ح 1.
17. دعای ندبه.
18. مفاتیح الجنان، دعای افتتاح.
19. همان.
20. همان.
21. مفاتیح الجنان، زیارت حضرت صاحبالامر(ع).
22. همان.
23. سورة اعراف (7)، آیة 128 و سورة قصص (28)، آیة 83.
24. فلسفة تاریخ.
25. کافی، ج 1، ص 471، ح 5.
26. غیبت نعمانی، ص 200، ح 16.
27. بحارالانوار، ج 2، ص 2، ح 1.
منبع:ماهنامه موعود شماره 103.