یاوران مهدی (ع) در حکومت جهانی
یاوران مهدی (ع) در حکومت جهانی
نویسنده : محمد محمدى اشتهاردى
یار و یاور، آنهم یاران جانباز و مخلص و آگاه و متعهد از شرایط اولیه ظهور حضرت مهدى “عج “ است باید در همه نقاط جهان ، افرادى از مرد و زن آماده شوند و خود را با یاران حقیقى (علیه السلام) تطبیق دهند، یارانى ممتاز و آگاه در همه زمینه ها، یارانى ایثارگر و رزمنده و دشمن برانداز.و باید علاقمندان به ظهور قائم (علیه
السلام) چنین باشند و چنین یارانى در همه جا به وجود آورند تا زمینه خوبى
براى نزدیک شدن ظهور گردند.
براى این که بیشتر به سلحشورى یاران حضرت مهدى (علیه السلام) پى ببریم ، در پایان به این روایت نیز توجه کنید:
امام باقر علیه السلام فرمود:
“
القى الرعب فى قلوب شیعتنا من عدونا، فاذا وقع امرنا و خرج مهدینا کان
احدهم اجرى من اللیث وامضى من السنان و یطاعدونا و یقتله بکفیه ؛”
“امروز
ترس و رعب دشمنان ما بر دل دوستان ما افکنده شده و چون امر ما واقع شود و
حضرت مهدى (علیه السلام) ما خروج کند، هر کدام از دوستان ما از شیر، دلیرتر
و از نیزه برانتر شوند و دشمنان را پامال کنند و با دست و چنگ بکشند.”
(181)
به هر حال چنانکه از روایات استفاده مى شود: فتح و پیروزى همراه
امام قائم (علیه السلام) است و هر کجا که مى رود فتح و پیروزى در آنجا به
دست مى آید. سرانجام در غرب و شرق به حمایت از آن حضرت برمى خیزند.
(182)(183)
و طبق روایتى سیصد و شصت مرد کامل الهى در بین حجرالاسود و
مقام ابراهیم علیه السلام با امام قائم (علیه السلام) بیعت مى کنند... و
آنها وزیران اویند که بار سنگین مسئولیتهاى کشور جهانى را اداره مى نمایند.
(184)
آن حضرت در فتح روم داراى هفتاد هزار سپاه است که تکبیر گویان
آنجا را فتح مى کنند، غرش تکبیر اول یک سوم روم را، و غرش دوم یک سوم دیگر
روم را و غرش سوم که همراه یورش قهرمانان است همه مردم را تحت پرچم امام
قائم (علیه السلام) قرار مى دهد، اسلام و مسلمین سربلند و پیروز مى شوند، و
کفر و کافران ذلیل و خوار گردند، و تنها دین خالص حکومت خواهد کرد. (185)
صلیبها
شکسته مى شوند و خوکها نابود مى گردند، عصر او عصر پرهیزکاران است ،
یارانش پاک و خالص هستند و از آلودگیها بدورند و در خط حق که خط آن حضرت و
یارانش مى باشد گام برمى دارند و به عنوان “رجال الهى و وزیران آن حضرت “
یاد شده اند. (186)
و به فرموده امام باقر علیه السلام هفتاد هزار نفر
از افراد راستین و خالص از اهل کوفه به حمایت امام زمان علیه السلام برمى
خیزند. (187)
اوتاد عصائب ، ابدال ، نجباء، رفقاء و اعاجم ؟
جالب
این که در وصف یاران مهدى (علیه السلام) واژه هایى مانند: “اوتاد، عصائب ،
ابدال ، نجباء، رفقا و اعاجم “ آمده که با توجه به معانى این عناوین با
ویژگى هاى یاران حضرت مهدى (علیه السلام) نیز آشناتر مى شویم .
اوتاد
قبلا گفتیم که ایشان طبق روایات سى نفرند
که همواره در خدمت امام عصر(علیه السلام) به سر مى برند، هر کدام از آنها
که از دنیا بروند، فرد شایسته دیگرى جانشین او مى گردد. (188)
با توجه به کلمه “اوتاد” که جمع “وتد” به معنى میخ است و با توجه به آیه 7 سوره نباء قرآن که خداوند مى فرماید:
“ والجبال اوتادا؛”
“ما کوهها را میخهاى زمین قرار دادیم .” (که زمین را نگهدارند و بوسیله آن ، زمین از هم نپاشد)
نتیجه مى گیریم که این یاران از مردان بسیار خالص و دلاور هستند که همچون کوه استوار، در خدمت آن حضرت بسر مى برند.
عصائب
طبق بعضى از روایات ، اینها یاران حضرت
مهدى (علیه السلام) در عراق هستند که هنگام ظهور آن حضرت خود را به مکه مى
رسانند و با او بیعت مى کنند. (189)
با توجه به معنى “عصائب “ که جمع
عصبه به معنى جوانمردان رشید و نیرومند است ، به دست مى آوریم که یاران
مهدى (علیه السلام) باید چنین باشند.
ناگفته نماند که در بعضى از روایات حضرت مهدى (علیه السلام) با عنوان “اخیار” خوانده شده اند. (190)
ابدال
اینها از یاران حضرت مهدى (علیه السلام) در
شام هستند و هنگام خروج و ظهور آن حضرت خود را به مکه مى رساند و با آن
حضرت بیعت مى کنند. (191)
معنى ابدال چنانکه مرحوم طریحى در مجمع
البحرین مى گوید: آنها جمعى از صالحان مى باشند، که همواره در زمین هستند،
وقتى یکى از آنها فوت کرد، خداوند بدل او شخص صالح دیگر را مى گذارد، اینها
40 یا 70 نفر در شام هستند و یا 30 نفر در جاى دیگر. (192)
بنابراین
اینها مردان خالص و کامل و صالح روى زمین هستند. ضمنا ناگفته نماند که شخصى
از حضرت رضا علیه السلام در مورد ابدال پرسید، آن حضرت فرمود: ابدال ،
اوصیاء پیامبران هستند. (193)
نجباء
طبق روایتى که از امام على علیه السلام و
امام باقر علیه السلام نقل شده : اینها یاران مهدى (علیه السلام) از سرزمین
مصر هستند. (194)
با توجه به معنى “نجباء” که جمع نجیب به معنى افراد
پاک سرشت و خوش نفس و جوانمرد است ، نیز به ویژگى دیگر یاران مهدى (علیه
السلام) پى مى بریم .
رفقاء
یاران حضرت مهدى (علیه السلام) از کوفه
هستند و خود را هنگام ظهور به مکه رسانده و با آن حضرت بیعت مى کنند و
همچون پاره هاى متراکم ابر پاییزى به سوى مکه روانه مى شوند. (195)
با
توجه به اینکه پنجاه نفر از سیصد و سیزده نفر اهل کوفه هستند (196) و با
توجه به معنى “رفق “ و “رفاقت “ که نشانگر صفا و صمیمیت و پیوند محکم
آنهاست به ویژگى دیگر یاران مخلص حضرت مهدى (علیه السلام) نیز پى مى بریم .
اعاجم
یعنى غیر عرب ، چنانکه هم اکنون نیز ما
نشانه هایش را در ایران ، افغانستان و پاکستان و... مى بینیم ، امام زمان
علیه السلام یاران بسیار مقاوم و خستگى ناپذیر و مخلص در این کشورهاى عجمى
دارد. همین ها مى توانند هسته مرکزى ارتش نیرومند امام (علیه السلام) را در
کشورهاى عجمى تشکیل دهند و سپس به توسعه آن اقدام جدى کنند. (197)
با
توجه به اینکه حکومت جهانى ارتش نیرومند و قوى و کامل مى خواهد. آن هم در
اطراف امامى که غرق در اسلحه هاى پیامبر اسلام صلى اللّه علیه و آله و سلم
است و حتى اسب و شتر و دلدل و براق و پرچم پیامبر خدا صلى اللّه علیه و آله
و سلم همراه اوست و مصحف مخصوص امیرمؤ منان على علیه السلام را در دست
دارد. (198)
این نیز قابل توجه است که امیرمؤ منان على علیه السلام
فرمود: اصحاب مهدى (علیه السلام) جوانند و پیر در آنها یافت نمى شود، جز
مثل سرمه در چشم و نمک در غذا، که کمترین چیز در غذا، نمک است . (199)
امدادهاى غیبى به کمک انقلابیون
از
آنجا که مردان خدا به یارى حضرت قائم (علیه السلام) مى شتابند و شب و روز
براى برقرارى حکومت جهانى تحت رهبرى آن حضرت تلاش مى کنند، خداوند نیز با
امدادهاى غیبى خود بهترین حمایت را از آنجا خواهد کرد، چنانکه در قرآن کریم
مى فرماید:
“اگر شما خدا را یارى کنید، خدا نیز شما را یارى مى کند، و قدمهاى شما را ثابت و استوار مى دارد.” (200)
اینک به این روایت که فشرده روایات بسیارى است توجه کنید:
“هنگام
ظهور امام قائم (علیه السلام) فرشته اى بالاى سر آن حضرت فریاد مى زند این
مهدى (علیه السلام) خلیفه خدا است ، پس از او پیروى کنید، مردم به سوى او
سراسیمه مى شوند، و او حکومت شرق و غرب را به دست مى گیرد، خداوند او را به
سه هزار فرشته کمک مى نماید، اصحاب کهف از یاران او هستند، جبرئیل در
پیشاپیش سپاهش ، و میکائیل در کنار سپاهش مى باشد، و حضرت مهدى (علیه
السلام) صندوق سکینه را از غار انطاکیه بیرون آورد، و اسفار تورات را از
کوهى در شام خارج کرده و با آن یهود، احتجاج و استدلال مى کند و بسیارى از
یهودیان مسلمان مى شوند.” (201)
به این ترتیب مى بینیم : بزرگترین
امدادهاى غیبى به کمک حضرت مهدى (علیه السلام) و یارانش مى شتابند و همه
سختیها و ناگواریها براى او و یارانش آسان مى شوند.
چنانکه امام صادق علیه السلام در ضمن روایتى فرمود:
“ یذل له کل صعب ؛”
“همه مشکلات در برابر امام قائم (علیه السلام) تسلیم و رام مى گردد.” (202)
و این موضوع باید مسلمین را قوى دل و محکم کند آنها نهراسند و بدانند کمک خدا پشت سر آنهاست .
قرآن و مسئله حکومت جهانى
مى پرسند:
اگر
حکومت جهانى مهدى (علیه السلام) سراسر جهان را فرا خواهد گرفت ، و پرچم
اسلام و توحید در همه نقاط زمین به اهتزاز در مى آید، آیا در قرآن مجید این
سند محکم و بزرگ و خلل ناپذیر اسلام ، سخنى در این باره به میان آمده است ؟
پاسخ :
آیات
متعددى که تاءویل آن تطبیق با حضرت ولى عصر(علیه السلام) شده ، بسیار است
(در این باره به بحار، طبع جدید، ج 151 از ص 44 به بعد مراجعه گردد)، به
عنوان نمونه :
1- در قرآن کریم مى خوانیم :
“او خدائى است که رسولش
را با دلائل رهنمون بخش فرستاد تا آن را بر تمام دینها غالب گرداند هر چند
این موضوع خوش آیند مشرکان نیست .” (203)
این آیه صریحا نوید مى دهد که
روزى خواهد آمد که آئین اسلام همه ادیان و مرامها را تحت الشعاع خود قرار
مى دهد و سراسر جهان زیر لواى اسلام قرار مى گیرد، که منظور همان وقتى است
که حضرت مهدى (علیه السلام) در سراسر جهان حکومت واحد اسلامى تشکیل مى دهد.
2- در سوره انبیاء، آیه 105 مى خوانیم :
“یقینا
(بدانید که ) ما در زبور (کتاب حضرت داود علیه السلام ) نوشتیم پس از آنکه
این مطلب را در ذکر (تورات ) نیز نوشته بودیم که : حتما بندگان صالح وارث
زمین مى شوند.” (204)
این آیه حاکى است که در کتابهاى آسمانى زبور و
تورات و قرآن موضوع حکومت انسانهاى شایسته بر سراسر زمین نوشته شده است ،
روشن است که وعده خدا حق است ، روزى خواهد آمد که بندگان صالح که از نظر
قرآن ، مسلمین راستیم هستند حکومت واحد صالحان را بر همه نقاط زمین برقرار
مى سازند، که اشاره به حکومت حضرت مهدى (علیه السلام) است .
3- در سوره نور، آیه 55 مى خوانیم :
“خداوند
با آنانکه ایمان آورده و کارهاى شایسته مى کنند وعده داده که آنان را
نماینده “خود” در زمین گرداند همانگونه که گذشتگان آنان را خلیفه کرد وعده
داده که دینشان را که براى آنها پسندیده ، نیرومند گرداند و ترسشان را مبدل
به امنیت و آرامش کند، و براى من شریک نمى گیرند. (205)
این آیه بیانگر
حکومت واحد بر سراسر زمین است به آنانکه ایمان و عمل صلاح دارند (یعنى
منتظر واقعى هستند و با ایمان نیک خود زمینه سازى براى ایجاد آینده درخشان
مى کنند) نوید مى دهد که خداوند حکومت زمین را بدست آنها مى سپرد، دین آنها
نیرومند و قوى مى گردد، و در نتیجه آرامش و امنیت جانشین خوف و ناآرامى مى
شود.
در پایان آیه اشاره به این مطلب مى کند که حکومت آنها بر سراسر زمین براساس توحید و پرستش خداى یکتا و نفى هر گونه شرک است .
چنانکه در حدیثى پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم در مورد عقائد این حکومت واحد سراسرى فرمود:
“ فلا بیقى على وجه الارض احدا الا قال لا اله الا اللّه ؛”
“هیچ فردى روى زمین نمى ماند مگر اینکه معتقد است خدائى جز خداى یکتا وجود ندارد.” (206)
به
این ترتیب مى بینیم قرآن این کتاب آسمانى نیز به حکومت درخشان و سراسر
توحید آینده که همه مرم تحت پرچم توحید قرار گرفته و مردم صالح زمام امور
را بدست مى گیرند خبر مى دهد.
4- قرآن پس از ذکر فرعون و فرعونیان در این آیه مى فرماید:
“ و نرید ان نمن على الذین استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین ؛” (207)
“ما بر این اراده کردیم که به مستضعفان نعمت بخشیم و آنها را پیشوایان و وارثین روى زمین قرار دهیم .”
این
آیه گر چه در ماجراى موسى علیه السلام و فرعون نازل شده که خداوند موسى
علیه السلام را بر فرعون و فرعونیان پیروز کرد و مستضعفان را به رهبرى موسى
علیه السلام به حکومت رسانید، ولى این آیه هرگز مربوط به زمان خاص موسى
علیه السلام نیست بلکه یک بشارت عمومى است در مورد پیروزى حق بر باطل ، که
سرانجام این پیروزى بطور جامع و کامل و جهانى بدست مهدى آل محمد صلى اللّه
علیه و آله و سلم صورت مى گیرد، چنانکه در روایات به این مطلب تصریح شده ، و
مهدى (علیه السلام) و پیروانش به موسى علیه السلام و پیروانش تشبیه شده
اند و در روایت مى خوانیم ، امام سجاد علیه السلام فرمود:
“سوگند به کسى
که محمد صلى اللّه علیه و آله و سلم را به حق بشارت دهند و بیم دهنده قرار
داد، نیکان ما همانند موسى علیه السلام و پیروانش هستند و بدان ما
همانند فرعون و پیروانش مى باشند.” (208)
و امام على علیه السلام در تفسیر آیه فوق فرمود:
“این
گروه آل محمد صلى اللّه علیه و آله و سلم ، خداوند مهدى آنها را بعد از
زحمت و فشارى که بر آنان وارد مى شود برانگیزد و به آنان عزت مى دهد و
دشمنان آنان را ذلیل و خوار مى کند.” (209)
طول عمر امام قائم عج را چگونه حل مى کنید؟
مى پرسند:
اکنون
که سال 1431 هجرى قمرى است با توجه به سال تولد امام قائم (علیه السلام)
که سال 255 بوده ، 1176 سال از عمر آن حضرت گذشته است ، آیا ممکن است شخصى
این قدر یا بیشتر عمر کند؟
پاسخ :
این سؤ ال در طول تاریخ از زمان مرحوم صدوق رحمه اللّه به بعد مطرح است و هم اکنون یکى از سؤ الات مربوط به آن حضرت است .
ما
وقتى که نظر دین و دانش ثابت کنیم که عمر طولانى این چنینى محال نیست ،
آنگاه مى گوئیم چه مانعى دارد خداوند متعال با آن قدرت لایزال خود شرایطى
را در شخصى به وجود آورد که هزاران سال یا بیشتر عمر کند؟
اما از نظر دانش :
زیست
شناسان مى گویند: اگر اختلالها و آسیبهایى که به انسان مى رسد و موجب
کوتاهى عمر او مى شود رفع گردد، عمر او به 200 سال خواهد رسید. بعضى مى
گویند انسان باید 300 سال عمر کند این که مى بینى 70 یا 80 سال عمر مى کند،
بر اثر آن است که عضوى از او فرسوده مى شود و به عضوهاى دیگر سرایت مى
کند. (210)
و از آزمایشاتى که دانشمندان ، روى حشرات و سلولها و گیاهان
کرده اند نشان مى دهد که گاهى عمر آنها را به صدها بلکه به هزارها برابر
رسانده اند.
“یورى فیالکوف “ استادپلى تکنیک “کیف “ در شوروى سابق مى
گوید: سلول که سنگ اول و اصلى بناى جانداران مى باشد جاوید است و هرگز نمى
میرد، مشروط بر این که غذا داشته باشد و سرما و گرماى شدید سبب هلاکتش
نشود.
وى اضافه مى کند: انسان باید زنده و جاوید باشد هرگز از بین نرود زیرا سلولهاى تشکیل دهنده بدن او جاوید است . (211)
اما از نظر قرآن و احادیث
از
نظر دینى نه تنها هیچگونه دلیلى بر انکار عمر طولانى در افراد استثنائى
نداریم ، بلکه در تواریخ و روایات مذهبى مى خوانیم : ادریس علیه السلام و
الیاس علیه السلام و خضر علیه السلام و عسیى علیه السلام ، هنوز زنده اند و
همچنین حضرت لقمان علیه السلام و نوح علیه السلام و عاد علیه السلام و
پیامبران دیگر، عمرهاى بسیار طولانى کرده اند، تا آنجا که قرآن در آیه 4
سوره نمل درباره حضرت نوح علیه السلام مى گوید:
“نوح علیه السلام در میان قوم خود هزار سال جز پنجاه سال (یعنى 950 سال ) درنگ کرد.” و طبق روایات حضرت عاد 3500 سال عمر کرد. (212)
بنابراین
چه مانعى دارد که خداوند تمام علل پیرى و فرسودگى را به امام زمانش آموخته
باشد و او با بکار گرفتن آن ، عمر بسیار کند (213)
وقتى که اصل مسئله محال نبود، قدرت و اراده خداوند بقیه امور را درست خواهد کرد.
ضمنا
باید به این نکته توجه داشت که استثنائها در جهان نمونه هاى بسیار دارد
مانند: کشف ماهیهاى 000/000/3 ساله و کشف 000/4 دانه از یک بوته گندم ، و
کشف آبى که یخ نمى زند و... که اینها هم حکایت از قدرت لایزال الهى مى کند و
حاکى است که این طور نیست که جهان همیشه در محور علل و معلول طبیعى معمولى
، بگردد، بلکه گاهى علل مافوق علل طبیعى در کار است ، که آن هم کار خدا
است ، چنانکه قرآن اکرارا مى فرماید:
“بدانید حتما خداوند بر هر چیز تواناست “. (214)
ادعاى مهدویت و آمدن آن حضرت چیست ؟
پاسخ :
به
نظر نگارنده موضوع مدعیان مهدویت ، و قول به آمدن مهدى (علیه السلام) و
رفتنش بقدر مضحک است که اصلا قابل بحث نیست و هیچگونه با قرآن و روایات
اسلامى تطبیق نمى کند، چنانکه با خواندن این کتاب و مقایسه مطالب آن با وضع
زمان ، به آن پى مى برید.
تنها به این مطلب اشاره مى کنیم که
استعمارگران شرق و غرب براى اینکه ثروت بى حساب مشرق زمین را براى خود
ببرند و چپاول کنند، و از طرفى حس مذهبى را در میان مردم این سرزمین ها،
بسیار قوى دانستند با به وجود آمدن بابى گرى و بهائى گرى و قادیانى گرى
و... خواستند در صفوف مسلمانان اختلاف ایجاد کنند و تفرقه بیندازند و به
هدف شوم خود برسند و در این راه گر چه نتیجه مطلوب نگرفتند، امام ضربه هاى
بسیار وارد کردند، عرض خود را بردند، اما مسلمانان را در بعضى نقاط به زحمت
انداختند، امید آنکه ، مسلمانان با هوشیارى بیشتر که ماهیت استعمارگران و
توطئه هاى آنها را بشناسند. و متوجه باشند که آنها از راه عقائد مذهبى مردم
را فریب ندهند. (215)
رجعت چیست ؟
آیا مردان شایسته پس از مرگ ، در عصر حکومت مهدى (علیه السلام) زنده خواهند شد؟ و در صف یاران آن حضرت قرار مى گیرند؟
پاسخ :
رجعت
از دیدگاه تشیع یعنى خداوند عده اى از مردگان را با همان اندام و صورتى که
بودند زنده کرده و به دنیا برمى گرداند، به گروهى از آنان عزت مى دهد و
گروهى را ذلیل خواهد کرد و حق مظلومان را از ستمگران مى گیرد و این جریان
پس از قیام مهدى (علیه السلام) به وقوع مى پیوندد.
با توجه به اینکه
زنده شدگان کسانى هستند که در حد اعلاى ایمان و یا در حد اعلاى کفر و
فسادند، پس از مدتى زنده شدن و دریافت کیفر و پاداش برخى از اعمالشان ،
دوباره مى میرند و در روز قیامت براى کیفر و پاداش کاملتر زنده مى شوند.
در قرآن آیات متعددى بر این مطالب دلالت دارد از جمله آیه 10 سوره مؤ من و 260 سوره بقره و...
روایات هم در این باره به حد تواتر (بسیار که موجب علم است ) به ما رسیده است . (216)
در
مورد حضرت ولى عصر(علیه السلام) در روایات آمده ؛ آن حضرت پس از ظهور، عده
اى از ظالمان را به اذن خدا از قبرها بیرون مى کشد و به اذن خدا زنده مى
کند و مجازات مى نماید.
او یگانه منتقم خون امام حسین علیه السلام است چنانکه در دعاى ندبه مى خوانیم :
“این الطالب بدم المقتول بکربلا این المنصور على من اعتدى علیه وافترى ...؛
کجاست طالب خون حسین علیه السلام که در کربلا کشته شد؟ کجاست آن یارى شده تا یارى کند کسانى را که حقشان پایمال شده است .”
از طرفى در روایات مى خوانیم : نواده هاى قاتلان حسین علیه السلام را به خاطر کار پدران ظالم شان مى کشد.
امام صادق علیه السلام فرمود:
“هیچ مؤ منى نیست مگر اینکه هنگام قیام امام مهدى (علیه السلام) در قبرش خوشحال مى شود.” (217)
و نیز فرمود:
“هنگام رجعت کسانى که مومن خالص و کافر خالص هستند زنده مى شوند و به دنیا برمى گردند.” (218)
و نیز فرمود:
“در پشت کوفه (نجف ) 27 مرد از هدایت شدگان و از بزرگان اصحاب زنده شده و به امام ملحق مى شوند.” (219)
وقتى
که قائم (علیه السلام) قیام کرد خداوند همه اذیت کنندگان به مؤ منین را
زنده مى کند تا به مجازات دنیوى برسند و به داد مؤ منان نیز برسد.
و به یکى از یارانش به نام مفضل رحمه اللّه فرمود: تو و چهل و چهار نفر مردم دیگر با قائم (علیه السلام) هستید. (220)
به این ترتیب مى بینیم رجعت مؤ منان مخلص و کافران محض ، در زمان حضور حضرت قائم (علیه السلام) مسلم است .
ضمنا
ناگفته نماند که کشتن نواده قاتلان امام حسین علیه السلام با اینکه خودشان
در قتل آن حضرت شرکت نداشتند. طبق روایات بخاطر رضایت آنها از ظلم
پدرانشان است .
و نیز در عصر رجعت ، پس از امام قائم (علیه السلام)،
ائمه دیگر به دنیا برمى گردند و یکى پس از دیگرى حکومت مى کنند، حتى وقتى
حضرت قائم (علیه السلام) از دنیا رفت امام حسین علیه السلام او را غسل مى
دهد. (221)
پی نوشت ها :
181- اثباة الهداة ، ج 7، ص 113.
182- المجالس السنیه ، ج 5، ص 709.
183- المجالس السنیه ، ج 5، ص 722 (تاءلیف علامه بزرگ سید محسن جبل عاملى رحمة اللّه چاپ بیروت )
184- المجالس السنیه ، ج 5، ص 711.
185- المجالس السنیه ، ج 5، ص 723 724.
186- المجالس السنیه ، ج 5، ص 723 734 711.
187- بحار، ج 52، ص 390.
188- غیبت طوسى ، ص 102، بحار، ج 52، ص 158.
189-
المجالس السنیه ، ج 5،، ص 699 در مورد وفادارى مردم کوفه (که شامل نجف نیز
خواهد شد) روایات دیگرى نیز رسیده از جمله اینکه پنجاه هزار نفر از دلیران
مردم کوفه مدافع خاص امام قائم (علیه السلام) در بابر دشمن هستند (بحار، ج
52،ص 306)، و اینکه مقر حکومت جهانى حضرت مهدى (علیه السلام) کوفه است
(اثباة الهدة ، ج 7، ص 94) نیز حاکى است که مردم کوفه در پشتیبانى آن حضرت
جدى و شجاع هستند. و امام باقر علیه السلام ضمن روایتى فرمود: خوشبخت ترین
مردم نسبت به امام قائم (علیه السلام) مردم کوفه هستند. (اثباة الهداة ، ج 7
صفحه 169).
190- اثباة الهداة ، ج 5، ص 699 و 709.
191- المجالس السنیه ، ج 5، ص 699 و 709.
192- مجمع البحرین 0ماده بدل ).
193- سفینة البحار، (ماده بدل ).
194- امام على علیه السلام فرمود: الابدال بالشام و انجباء بمصر و العصائب بالعراق (مجمع البحرین ماده عصب ).
195- المجالس السنیه ، ج 5، ص 709.
196- بحار، ج 52، ص 306.
197-
ضمنا ناگفته نماند که طبق بعضى از روایات پس از ظهور آن حضرت جبرئیل علیه
السلام و فرشتگان و نجباء جن و نقباء مردم با او بیعت مى کنند (بحار، ج 53،
ص 8 و 9) به این ترتیب واژه “نقباء” که بمعنى مردان آگاه و متعهد است نیز
بر یاران خاص امام افزوده مى شود.
198- بحار، ج 53، ص 36.
199- اثباة الهداة ، ج 7، ص 37.
200- سوره محمد، آیه 7.
201- المجالس السنیه ، ج 5، ص 710 به نقل از اسعاف الراغبین در این باره مطالبى در بحار، ج 52، ص 328، نیز آمده است .
202- بحار، ج 52، ص 283.
203- هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دین الحق لیظهره على الدین کله و لو کره المشرکون (سوره صف ، آیه 9).
204- و لقد کتبنا فى الزبور من بعد الذکر اءن الارض یرثها عبادى الصالحون “.
205-
وعد اللّه الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فى الاءرض کما
استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذى ارتضى لهم و لیبد لنهم من
بعد خوفهم اءمنا یعبدوننى لا یشرکون بى شیئا.
206- اثباة الهداة ک ، ج 7 ک ص 247.
207- سوره قصص ، آیه 5.
208- مجمع البیان ، ذیل آیه 5. سوره قصص .
209- نور الثقلین ، ج 2، ص 110 و در نهج البلاغه کلمات قصار شماره 209 نیز به این مطلب اشاره شده است .
210- مجله دانشمند سال 6 شماره 1 ص 43.
211- مجله خواندنیها، سال 28 شماره 38 ص 43.
212- شرح بیشتر و جواب آن را در کشف الغمه ، ج 3، ص 472 به بعد بخوانید.
213- درباره افرادى که در دنیا عمر طولانى کرده اند به کتاب اعلام الورى ، ص 442 و کتاب بحار، ج 51، ص 225 به بعد مراجعه شود.
214- ان اللّه على کل شى قدیر.
215- بحث بیشتر در این باره در کتاب ارمغان استعمار (تاءلیف نگارنده ) و در کتاب بحار،
216- در این باره به کتاب عقائد الامامیه تاءلیف محمد رضا مظفر (بحث رجعت ) ترجمه نگارنده مراجعه شود.
217- اثباة الهداة ، ج 7، 62 104.
218- مدرک پیشین ، ص 154.
219- مدرک پیشین ، ص 164.
220- مدرک پیشین ، ص 146.
221- مدرک پیشین ، ص 102.