یا اباصالح المهدی

یا اباصالح المهدی

نویسنده: دکتر محمدرضا حمیدی زاده


چکیده

کاربری های امنیت در عرصه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی متفاوت است، اما زیربنای مشترک داشته و آن سلامت اعتقادی در پرتو شناخت و تبیین تصویر ذهنی و فرآیندهای ادراکی است.
امنیت از جمله نعمت های بزرگ الهی است که امکان چیدمان بنای عظیم تمدن اسلامی را در زمان انتظار فراهم می سازد. امنیت، حاصل ثبات و پایداری ساز و کارهای صحیح برنامه های متنوع جامعه ی اسلامی است.
هدف این مقاله، شرح و بسط پایه های سلامت اعتقادی براساس معماری تصویر ذهنی و فرآیندهای ادراکی است تا فهم مشترک و عمیق از امنیت و چشم اندازهای آن برای انتظار مثبت و سازنده به وجود آید.
مقاله درصدد است؛ مفاهیم امنیت، تصور، تصویر ذهنی، شخصیت توجه، احساس، نیروهای تعقل، نقشه یا تصویر شناختی فرد، احساس، تفکر، هدف، ادراک، فرایندهای ادراکی، تعبیر و تفسیر انسان مدل سازی بسط مفاهیم و مکانیزم ها را شرح و توضیح دهد.
دست آوردهای جدید علمی بشر، گام های راه گشا را می تواند برای بهره گیری از معارف عظیم الهی اسلام پیش روی بشریت قرار دهد؛ با غور و بررسی منابع مربوط می توان به سلامت، امنیت و حفظ دست آوردهای ایمان الهی در زمان انتظار رسید.
واژه های کلیدی: مدل امنیت؛ تصویرسازی ذهنی؛ تعقل؛ ادراک، ایمان و سلامت.

مقدمه

« شگفتا از کسی که درباره ی خوراک خود می اندیشد پس چگونه درباره ی مواردی که با عقل او رابطه دارد فکر نمی کند. پس شکم خود را از آنچه آزارش دهد پرهیز داده ولی از آن چه که سینه ی او را پر کرده و او را به ورطه تردید می کشاند، نمی اندیشد. » امام حسن ( علیه السلام ).
پایه های اعتقادی و باورهای اشخاص زمینه و جهت یاب موفقیت ها و شکست ها برای دست یابی به امنیت در تمامی سطوح آن است. بهره مندی از سلامت اعتقادی دست آورد موفق زندگانی است که بر پایه تلاش های مراقب جویانه و هدف مند امنیت تنظیم و حاصل می شود. دنیا در درون فرد جلوه می یابد، و هر فردی براساس تصاویری که از جهان واقعیات و حقیقت دارد به سمت کمال یا ورطه هلاکت و ترس قدم برمی دارد.
این مقاله برای دست یابی به پاسخ هایی برای سؤالات زیر مطابق الگوی شکل (1) براساس رویکرد توصیفی - تحلیلی نوشته شده است.
- چه ارتباطی میان امنیت، تصویر و ادراک وجود دارد؟
- تصویر ذهنی چیست؟ چه اجزا و ساز و کارهایی دارد؟ چگونه ساخته و هدایت می شود؟
- چه ارتباطی بین توجه و تصورسازی ذهنی برای نیل به امنیت وجود دارد؟
- چه مؤلفه هایی توجه و تعمیق در دقت را می سازند؟
- احساس و نیروهای تعقل در چه تعاملی با یکدیگر شکل می گیرند و راهنمای یکدیگر برای هدایت فرد می شوند؟
- ادراک چیست و چه ارتباطی با تصویر ذهنی شخص دارد؟
ادراک از چه بافت، سازمان و ساز و کار شکل یافته و چه پیامدهایی را به ارمغان می آورد؟
- ارتباط انسان با جهان درون او و جهان بیرونش چیست؟ و با چه مکانیزمی می توان از آنها برای شناخت سلامت اعتقادی بهره گیری کرد؟
- براساس چه دست آوردهایی تصویرسازی ذهنی و هدایت ادراکی می توان به شناخت اعتقادی و امنیت نایل آمد.

خطاهای هاله ای

تفکر قالبی

اسناد

ادراک اجتماعی

دفاع ادراکی

باقت ادراکی

تداوم ادراکی

شکل (1): چشم انداز مفاهیم تحلیلی مقاله

امنیت، تصویر ذهنی و ادراک

به طور کلی، امنیت که به معنای توانایی ایجاد در امام بودن، برقراری ایمنی، آرامش و آسودگی است، سه بعد دارد: دامنه هدایت: نشانِ تعداد افراد یا گروه هایی است که یک فرد یا یک گروه در آنان نفوذ می کنند؛
حوزه ی امنیت: اشاره به طیف فعالیت هایی دارد که به وسیله فرد یا گروه تأثیر می پذیرد؛
ضریب امنیت: نشانِ دره ی اثرگذاری رفتار یا گروه بر دیگران است.
امنیت، در واقع برای تعیین مأموریت و هدف های بهزیستی زمان انتظار در تمامی ابعاد جامعه به کار می رود. امنیت، دست یابی به برتری های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را ممکن می سازد. امنیت به هدف ها و زمینه ی فعالیت هایی جامعه بستگی دارد و دارای مدل شکل (2)‌ است.
شکل (2) مدل امنیت
فلسفه وجودی متشکل از مأموریت ها و هدف های بهزیستی هر جامعه است که بر ارزش ها تأثیر می گذارد. ارزش ها، باورها و اصول معنوی است که از فرهنگ انتظار به وجود می آید. ارزش ها ( ‌ شایستگی هنجاری ) به استانداردهای رفتاری ( ‌استراتژی ) در یک جامعه در حال انتظار معنا و مفهوم می دهند. اگر ارزش ها و اعتقادات بر استانداردهای رفتاری، در عمل نمود پیدا نکنند و صرفاً در حد حرف باقی بمانند فایده ای نخواهند داشت. برای آن که بتوان ارزش ها و اعتقادات را در قالب عمل پیاده کرد، ابتدا باید استانداردهای رفتاری خاص را بر پایه فلسفه وجودی تعیین کرد. برای دست یابی به امنیت در راستای استقرار جامعه باید از استانداردهای رفتاری بهره گرفت. از این رو، لازم است زمینه های فکری این استانداردها را با ایجاد تصاویر ذهنی برای افراد جامعه به وجود آورد و پایه های درک مناسب و دقیق را شکل داد. استراتژی، منطق امنیت را برای جامعه نمود رفتاری می دهد.
اگر هدف، برقراری امنیت بر پایه شاخصه های زمان انتظار باشد، پس باید استراتژی به گونه ای طرح ریزی شود که ما را به سوی امنیت هدایت کند. استراتژی هر جامعه نشانِ امنیت آن جامعه به سوی دست آوردهای زندگی متعالی است.
امنیت و رفتارهای اجتماعی، پدیده های اجتناب ناپذیر در زندگی اجتماعی هستند. امنیت توانایی برقراری نظم و ترتیب و استقرار عناصر اصلی هر پدیده را در جای خودش به وجود می آورد. افراد زمانی که در یک جامعه سازمان و گروه قرار می گیرند. برای بهره گیری از استعدادها و برنامه ریزی برای دست یابی به تعالی نیازمند برقراری امنیت هستند.
امنیت، نیازمند داشتن شش نوع قدرت به شرح زیر است:
قدرت اعتقادی: نفوذ مبتنی بر باورها بر دیگران؛
قدرت قانونی: نفوذ مبتنی بر پست رسمی در سلسله مراتب سازمانی؛
قدرت پاداش: نفوذ در دیگران به واسطه توانایی دادن به زیردستان؛
قدرت اجباری: توانایی برای به دست آوردن مقبولیت از طریق ترس زیردستان از مجازات؛
قدرت مرجعیت: نفوذ مبتنی بر هدایت زیردستان؛
قدرت تخصص: نفوذ مبتنی بر داشتن تخصص رهبر وقتی رهبر، قدرت تخصص دارد، افراد تنها مطابق توصیه ها و دستورهای او به کار می پردازند، زیرا رهبر، فردی متخصص و صاحب دانش است.
برای دست یابی به امنیت، جامعه به مهارت های مختلفی به شرح زیر نیاز دارد:
مهارت شناختی: توانایی فراهم آوردن تصاویر ذهنی و ادراک درست از اطلاعات برای مجاز نمودن فرد جهت تنظیم استراتژی: این مهارت نیازمند دست رسی و دست یابی به انواع اطلاعات ( ‌ از طریق ارتباطات رسمی و غیر رسمی )‌ و توانایی درک، پردازش و تفسیر است؛
مهارت های ارتباطی: مشتمل بر مهارت های گفتاری و شنیداری است، توان مندی در جامعه زمانی به وجود می آید که اعضا همان گونه که به دقت به صحبت دیگران گوش می کنند توان بیان حرف خود را داشته باشند؛
مهارت شایستگی و لیاقت: مهارت، تجربه و دانش در رشته و حرفه ای که فرد انتخاب کرده مبنای اصولی برای برقراری امنیت است؛
مهارت تاکتیکی: توانایی ایجاد تاکتیک های مؤثر رفتاری: موقعیت عامل و سطح مهارت، توانایی تاکتیکی فرد را نشان می دهد؛
مهارت سیاسی: نشانِ قابلیت استفاده فرد از عامل امنیت و قدرت برای استفاده از منافع قابل دست رسی است؛
مهارت فرآیندهای ویژه: مشتمل بر مهارت های فرآیندی برای توان مندسازی در راستای مأموریت و هدف هر مورد خاص است. (1)

تصویر ذهنی

« اهل یقین را در زمین و نیز در وجود خودتان عبرت هاست، آیا نمی بینید؟ » (2)
« آری، با چشم یقین خواهید دید ». (3)
« کسی که خود را تزکیه کند مسلماً رستگار شود. » (4)
درک روان شناسی « خویش » امکان عوض کردن درک نادرست با درک درست، بی ایمانی با ایمان، شکست با موفقیت، تنفر با عشق، بیماری فکری با سلامتی فکری، تلخ کامی را با شادکامی می دهد. کشف خویش حقیقی می تواند سرگردانی را در زندگی و زندگی متزلزل را نجات دهد، زندگی از هم پاشیده ای را استحکام بخشد و قربانیان شکست شخصیت را متحول کند.
افرادی دانسته یا ندانسته، هرکدام پیش طرح یا تصویری از ذهن خویش را یدک می کشند هرچند امکان درک آگاهانه آن وجود نداشته باشد یا اطلاع بسیاری در آن باره در اختیار نباشد، اما با تمام جزئیاتش وجود دارد.
تصویر ذهنی، همان تصویر راز خویشتن است. این تصویر، بر اساس باورهایی ساخته می شود که فرد از خود دارد. این باورها تحت تأثیر تجارب گذشته، موفقیت ها، شکست ها، حقارت ها، ‌ پیروزی ها، رفتار دیگران در دوران کودکی با انسان، ساخته می شود. مجموعه ی این تجربه ها، در ذهن انسان یک خویش یا تصویری از خویش می سازد. با وارد شدن نظر یا باور از خویشتن، تصویر مذکور، برای فرد حالت حقیقت پیدا می کند.
به هر حال، همه ی اعمال، احساسات، رفتار و حتی توانایی های افراد براساس تصویر ذهنی حالت می گیرد. شخصیت شکست طلب، بدون توجه به عزم راسخ و نیروی اراده ی قوی، حتی اگر بخت هم با او یار باشد راهی برای شکست پیدا می کند.
تصویر ذهنی مقدمه، پایه و یا بنیادی است که تمامی شخصیت، رفتار و حتی کیفیت روحیه، احساس و اعمال فرد را شکل می دهد. تصاویر ذهنی براساس تجربه ها تأیید و تقویت می شوند. از این رو، دو رسته ای، چه خوب و چه بد آغاز می شود. لازم است با ارزیابی خویشتن به نوع رفتار خود دست یافت.
تصویر ذهنی، قابل تغییر است، تغییر عادت، شخصیت، ‌یا سبک زندگی انسان امکان پذیری بالایی دارد. تفکر مثبت را باید روی تصویر جدید که با تغییر تصویر ذهنی قبلی است پایه ریزی کرد.
شخصیت، نظامی از عقاید است که باید با هم سازگار باشد، عقایدی که با این نظام سازگار نباشد. مورد قبول واقع نمی شوند، باور نمی شوند، روی آنها عملی صورت نمی گیرد، تنها عقایدی که به نظر می رسد با نظام سازگاری دارند پذیرفته می شوند. در مرکز این نظامِ عقایدمدار، سنگ بنای خودآزمایی، تصویر ذهنی یا تصویری که شخص از خود دارد مطرح می شود.
باید تصویر ذهنی مناسبی به وجود آورد، صورت های جدید، آینده های جدید و زندگانی جدید به وجود می آورد. باید توهّم زشتی، بدی، بی ایمانی، ناباوری را به توهّم زیبایی، خوبی، باور و ایمان راسخ تبدیل کرد. تصویر ذهنی، مخرج مشترک و تبیین کننده ی تمامی نمونه های موفقیت ها و ناکامی هاست.
برای زندگی حقیقی، برای رسیدن به زندگیِ منطقاً رضایت بخش، نیاز به تصویر ذهنی واقع بینانه و شایسته هست که بتوان با آن زندگی کرد. باید از خویش اعتقادی خود راضی شد. اعتماد و حرمت انسانیت مناسبی نیاز است. برای دست یابی به سلامت اعتقادی به خویش محتاج هستیم که بتوان به آن اعتقاد و اطمینان یافت. باید از نقاط قوت و ضعف خود آگاه شد، باید با خود صادقانه برخورد کرد.
تصویر ذهنی فرد، حدود منطقی شخص است با داشتن تصویر ذهنی بی عیب و مطمئن، احساس خوشی به وجود می آید. با تصویر ذهنی شایسته، افتخار به وجود می آید. احساس اعتماد به عزّت انسانی شکل می گیرد. زمانی که احساسات گسترده ی خوش بختی، اعتماد به باورها و موفقیت، و عزت تجربه می شوند از زندگی بیشتر برخوردار می شویم. با بروز ندادن توانایی های خود، استعدادهای خدادادی سرکوب شده و اضطراب و دلواپسی، خودخوری شکل می گیرد و تیشه به ریشه نیروی زندگی زده می شود. باید برای خود، « رشد خویشتن » به وجود آورد.
در وجود انسان ها غریزه ای از « زندگی » وجود دارد که همانند نوری، پیوسته در جهت سلامت روانی، خوش بختی و تمام چیزهایی که زندگی را شیرین تر می کند در فعالیت است. این نیروی زندگی از طریق مکانیزم خلاق و مکانیزم خلاقیت در وجود هریک از انسان ها در خدمت او قرار می گیرد.
انسان جنبه ای ناپیدا در خود دارد که به « ذهن نیمه هوشیار » شناخته شده، این نوع شبه ذهن، ذهن انسان نیست، بلکه مکانیزم هدف جوست که از مغز و دستگاه اعصاب تشکیل شده است و به زمان ذهنی و در جهتی که او تعیین می کند، به کار می افتد. انسان دارای یک آگاهی است که ماشین خودکار هدف جویی را به کار می اندازد. مکانیزمی خلاق، خود به خود، بدون دخالت شخص در جهت رسیدن به هدف هایی که فرد برایش در نظر گرفته، موفقیت و خوش بختی، یا شکست و بدبختی، کار می کند و قائم به شخص هم نیست.
برای بهره گیری از این مکانیزمِ موفقیت باید هدف واضح یا مسئله مشخص باشد. هدف مکانیزم خلاق، دست یابی به تصویر ذهنی است که با استفاده از قوه ی تخیل ایجاد می شود. تصویر ذهنی، تعیین کننده ی هدف فعالیت هاست. تصویر ذهنی، محدوده ی رسیدن به هریک از هدف ها و حیطه ی امکان را مشخص می کند. مکانیزم خلاق براساس اطلاعات داده ها، افکار، اعتقادات و برداشت های فرد کار می کند. مسئله موردنظر براساس طرز تلقی و برداشتی مشخص می شود که در موقعیت ها وجود دارد. باید به مکانیزم خلاق خود، اطلاعاتی دال بر با ارزش بودن، سربلندی، لیاقت، توانا بودن ( تصویر ذهنی مثبت ) داد، تا از اطلاعات ذخیره شده یا حافظه برای حل مسائل جاری و نشان دادن واکنش نسبت به موفقیت های موجود استفاده کرد.
ضروری است از خود برای یادگیری، به کار بردن و تجربه کردن عادت های جدید فکر کردن، پنداشتن، به یاد آوردن و عمل کردن بر پایه ی 1. ایجاد یک تصویر ذهنی واقع بینانه و شایسته، و 2. استفاده از مکانیزم خلاق برای رسیدن به موفقیت و خوش بختی به هدف های مشخص استفاده کرد.
ایجاد تصویر ذهنی خلاق، تجربه کردن خلاق از طریق قوه ی تخیل و ایجاد انگاره های جدید واکنش خودکار به کمک عمل کردن و وانمودسازی امکان پذیر می شود. (5)

توجه و تصویر ذهنی

تصویر ذهنی بر کلام، صدا و شیوه ی رفتار فردی تأثیر می گذارند. شناخت ادراک در فهم بهتر تصویر ذهنی و هدایت آن سهم قابل توجهی دارد. ادراک به توجه بستگی دارد. توجه به دو نوع ارادی و غیرارادی طبقه بندی می شود. توجه به چیزی برحسب ضرورت « توجه ارادی » نامیده می شود در حالی که اگر توجه به چیزی به علت علاقه ی مستقیم باشد، ‌توجه از نوع « غیر ارادی » یا « خود به خود » است.
ادراک، آگاه شدن از چیزهایی است که در معرض حواس قرار می گیرند و درک کردن آنها به چیزهایی بستگی دارد که در اطراف فرد قرار می گیرد. توجه بیشتر، ادراک بهتر به وجود می آورد. با توجه به یک چیز، از درک چیزهای دیگری که در اطراف فرد است ناتوان می شویم.
میزان توجه فرد به:‌ 1. ماهیت مطلبی که به او ارائه شده؛ 2. هر امر دیگری که در خلال مطلب انجام می گیرد و 3. علت توجه او، بستگی دارد. از این رو، بسط این عوامل را می توان در جدول (1) مشاهده کرد.
جدول (1): مؤلفه های تولید کننده ی توجه

مؤلفه ها

عوامل

موارد توجه ساز

طبیعت

-اندازه و شدت

- بزرگی، روشنی، بلندی صدا

 

-حرکت تغییر

- حرکت یا تغییر مکان اشیاء و عوامل

محرک

-تکرار

- تکرار تا حد معینی

 

-تباین و تضاد

- وضعیتی متفاوت با سایر اشیاء یا افراد

 

-تازگی و آشنایی

- اشیاء یا افراد جدید و غیر عادی

انگیزه

-علاقه

- داشتن علت یا عامل توجه

بیننده

-هدف

- به دنبال نتیجه مورد نظر گشتن

 

-نیاز

- درخواست مطلبی، شیء یا فرد

 

-مهارت تیز بینی

- توان مندی جست و جو گری فرد و نگاه انتخابی بر مؤلفه های تأثیر گذار

 

-آرمان

- به دنبال مطلوب گشتتن، توجه به سطح بالاتر از سطح موجود


درک متشکل از توجه و زمینه است که در شکل (3)، بافت آن ارائه شده است. تصویرسازی، در واقع تشکیل تصاویر ذهنی است که باید با نوع صحیح پیوند و تلفیق ذهنی همراه باشد. تصویر، به وجود آوردن دوباره ی یک تجربه ی حسی گذشته در ذهن است، پیوند ذهنی فرد به حافظه بستگی دارد.
شکل (3): تعامل درک زمینه و توجه
مطالبی که مربوط به یک موضوع مشخصی است به شدت یا ضعف پیوند ذهنی که در هنگام یادگیری آن به وجود آمده بستگی دارد. هر میزان پیوند ذهنی قوی تر باشد یادآوری راحت تر و سریع تر خواهد بود. پیوند ذهنی به قاعده ی مجاورت و تماس، قاعده ی تشابه و قاعده ی تباین و مقابله و کمک های حافظه ای بستگی دارد.
تصور، در واقع، قدرت پیوستن تصویرها و مفاهیم تجربیات گذشته است تا فهم یا تصور چیزهایی تجربه نشده به وجود آید.

احساس و نیروهای تعقل

امام صادق ( علیه السلام ): سه چیز نشانه ی رأی و نظر درست است: خوش برخوردی، خوب گوش دادن به سخن و پاسخ خوب دادن.
مفهوم، طرح فکری از یک طبقه اشیا برای هنگامی است که شخص مفهومی از یک مورد مشخص در اختیار دارد مفاهیم براساس تجربیات به وجود می آیند.
نقشه یا تصویر شناختی فرد، نشانِ صرف عکسی که او از دنیای مادی گرفته نیست، بلکه این نقشه یا تصویر را شخص با تفسیر و تعبیر جزیی می سازد و در آن برای بعضی اشیا نقشی خاص در نظر می گیرد و ادراک براساس تفسیر خاص صورت می گیرد. فکر کردن باید براساس امکانات باشد.
از این رو شخص ادراک کننده را می توان، هنرمند نقاشی تعبیر کرد که تمامی آنچه را که در طبیعت می بیند نقاشی و رنگ آمیزی نمی کند، بلکه آن چیزی است که او برداشت کرده که نوعی تصویرسازی است.
فردی که خود را هیچ می پندارد، ایمانش کم است در حالی که تصویر ذهنی سالم، و به سادگی و راحتی خواب نمی شود. (6)

احساس:

تمامی دانش انسان از دنیا صرفاً به حواس و تحریک اندام های حسی بستگی ندارد بلکه حقایق خام داده های حسی برای ایجاد یا تبیین تصویر پیوسته ی دنیای خارج آن گونه که فرد بهنجار تجربه می کند نیست، بلکه میزان احساس نیز در آن ایفای نقش می کند. حواس متشکل از بینایی، شنوایی، بساوایی، بویایی و چشایی است. البته حس دیگری نیز وجود دارد که به « حس ششم » معروف شده است. حواس پنج گانه به طور مرتب با محرکات بی شمار درونی و برونی بدن تحریک می شود. امواج نوری، صوتی انرژی مکانیکی، فشار و انرژی شیمیایی اشیا را که می توان بویید یا چشید، مصادیقی از محرکات خارجی هستند. انرژی حاصل از ماهیچه ها، حرکت غذا در جهاز هاضمه و غده های ترشح کننده ی هورمون های مؤثر در رفتار نمونه هایی از محرکات داخلی هستند.
احساس به طور کلی، با رفتارهای دقیقاً ابتدایی سروکار دارد و این رفتار معمولاً معلول کشف فیزیولوژی است. انسان برای تجربه کردن رنگ، نور، شکل، بلندی صدا، درجه ی صدا، گرما، بو، مزه از حس استفاده می کند.
بنابراین، ضروری است برای دست یابی به تصویر موفقیت بر اساس احساس این موارد: موقعیت شناس، تفاهم، شهامت، خیرخواهی، مناعت، اعتماد و عزت و خودشناسی را مورد شناسایی، ارزیابی و بهره گیری قرار داد. (7)

تفکر:

در راهبردِ تصاویر ذهنی، بهره گیری از راهکارهای تفکر و عمل نقش به سزایی ایفا می کند. با بررسی راه های تقویت تفکر به شرح زیر می توان نقش فکر کردن و برهان آوری را در تصویرسازی ارتقا بخشید.
- تفکر براساس هدایت تمایل شخص به حل مسئله؛
- تفکر با استفاده از نشانه ها و علامات و کلمات؛
- فرضیه سازی، گمانه زنی درباره ی رفتار و ارتباط عوامل با یکدیگر؛
- استنتاج و نتیجه گیری؛
- آزمایش فرضیه ها در عمل و در حافظه؛
- تفکر براساس رویکرد انتقادی و خلاق.
بسیاری از محققان، نویسندگان، هنرمندانِ خلاق، تحت تأثیر تشابه، الهام خلاق، وحی ناگهانی، درک مستقیم، امداد غیبی، فرصت های غیرمترقبه قرار داشته اند. جست و جوی عقاید جدید یا پیدا کردن پاسخی برای یک مسئله، در حقیقت شبیه این است که انسان در حافظه خود دنبال اسم فراموش شده ای می گردد. (8)

ادراک

امام جواد ( علیه السلام ): « زمان آن چنان قدرتی دارد که اسرار ناشناخته را برملا می سازد. »
ادراک فرآیندی شناختی است که انتخاب ارگانیسمی، سازماندهی، تعبیر و تفسیر محرک را شامل می شود. ادراک، تعبیر و تفسیر انحصاری موقعیت است. ادراک، تصویری ویژه از دنیای خارج ارائه می دهد که ممکن است با واقعیت بسیار متفاوت باشد. ادراک، معمولاً داده های خام را از حواس می گیرد، اما فرآیند شناختی این داده ها را تصفیه، تعدیل یا کاملاً دگرگون می کند. فرآیندِ ادراکی چیزهایی را به دنیای حسی « واقعی » می افزاید یا از آن کم می کند.
برای آشنایی با فرآیند فرعی ادراک می توان به شکل5، مراجعه کرد. مطابق این شکل، محیط یا موقعیت محیطی، بخشی از محرک است. ثبت، گزینش ادراکی ( توجه )، تعبیر، سازماندهی، تفسیر و بازخورد در محدوده ی عامل پیچیده ی ارگانیسم حادث می شود فرآیندهای درونی غیرقابل مشاهده هستند. اعمال ناشی از آن همان رفتار است و نتایج این رفتار، عواقب را شکل می دهد. موقعیت، رفتار و نتایج، مبین ارتباط واقعی ادراک با رفتار هستند. (9)
شکل (5): فرآیندهای فرعی ادراک

سازمان ادراکی

پس از دریافت اطلاعات، سازمان ادراکی ایفای نقش می کند. انسان الگوهای سازمان یافته محرک و کلیت شیئ قابل ملاحظه را ادراک می کند. فرآیندهای ادراکی مشخص، اطلاعات وارده را به صورت یک کل معنادار سازمان می دهد. نمونه ای از سازمان ادراکی را می توان زمینه نقش دانست. اشیای مورد ادراک مستقل از زمینه ی کلی ادراک می شوند که در آن قرار گرفته اند.
زیربنای سازمان ادراکی، گروه بندی ادراکی قرار دارد. مطابق اصل گروه بندی ادراکی، انسان تمایل به گروه بندی چندین محرک دارد تا به صورت یک الگوی قابل تشخیص درآورد. گروه بندی ادراکی بیشتر جنبه ی درون ذاتی دارد. انسان ها، ادراک خود را مطابق شکل 6، برحسب بستگی پیوستگی، همجواری و شباهت آنها گروه بندی می کنند.

بستگی:

این اصل با مکتب روان شناسی گشتالت ارتباط نزدیک دارد. مطابق این اصل، گاه شخص یک کل را که عملاً وجود ندارد ادراک می کند فرایند ادراکی شخص، فاصله ای را کامل می کند که از نظر حسی کامل نیست. در محیط افراد گاهی یک کل را که وجود ندارد اما به لحاظ این که ایفای نقش می کند می بینند یا قادر نیستند اجزای یک کل را که وجود دارد به یکدیگر مرتبط سازند. بستگی، محرک مفقوده را فراهم می کند.

پیوستگی:

مطابق این اصل، شخص به ادراک خطوط یا الگوهای پیوسته تمایل دارد. این نوع پیوستگی ممکن است به تفکر غیر خلاقانه یا متحجر در نزد اعضای یک جامعه منجر شود؛ یعنی آنها فقط روابط یا الگوی، آشکار و پیوسته را ادراک می کنند.

مجاورت ( نزدیکی ):

مطابق این اصل هرگاه گروهی محرک به یکدیگر نزدیک باشند به صورت الگوی کلی اجزای متعلق به یکدیگر را ادراک می شوند. در اغلب موارد، گروه های کاری یا فکری به دلیل مجاورت مکانی به صورت یک کل واحد ادراک می شوند.

شباهت:

براساس این اصل، هرچه شباهت در متحرک بیشتر باشد، امکان دارد هر دو محرک به صورت یک گروه مشترک ادراک شود.
شباهت با مجاورت ارتباط دارد در حالی که شباهت از مجاورت قوی تر عمل می کند.

سازوکار ادراکی

این سازوکار ادراکی متشکل از تداوم بافت، دفاع ادراکی، ادراک اجتماعی و اسناد، تفکر قالبی و خاطی هاله ای است.

تداوم ادراکی:

تداوم در دنیای متغیر به شخص احساس ثبات می بخشد. براساس این سازوکار شخص می تواند تا متغیر بودن واقعی یعنی ثبات و تغییرناپذیری اشیا و اشخاص و تداوم زندگی روزمره سه بعدی یادگیری در پدیده ی تداوم ایفای نقش می کند. تداوم ادراکی معلول غفلت از کلیه حالات ویژه نیست بلکه نتیجه ی پاسخ دادن به الگوهای حالات است، اندام های حسی علی رغم اطلاعاتی که دریافت می دارند اندازه، شکل، رنگ، روشنی و محل اشیاء را تداوم می بخشد. الگوهای حالات در اکثر مواقع جنبه ی اکتسابی دارد هرچند که هر موقعیت با موقعیت دیگر تفاوت دارد. در فرآیند ادراکی بین تمایلات درون ذاتی و اکتسابی تأثیر و تأثر متقابل وجود دارد. اگر تداوم در کار نباشد دنیا در نظر انسان جلوه هایی از بی نظمی و هرج و مرج است.

بافت ادراکی:

این مکانیزم به محرکات ساده، اشیا، حوادث، شرایط یا موقعیت ها و دیگر اشخاص محیط اطراف معنا و ارزش می دهد.
محرکات بصری به تنهایی بی معناست، اما هنگامی که تصاویری بی هدف در یک بافت کلامی قرار داده می شود این محرکات برای بیننده، واجد معنا و ارزش می شود.

دفاع ادراکی:

دفاع ادراکی با بافت ادراکی ارتباط نزدیک دارد. دفاع می تواند در فهم مناسبات نقش مؤثری ایفا کند. انسان می تواند در بافتی که از لحاظ شخصی یا فرهنگ برایش غیرقابل قبول یا تهدیدکننده است در برابر محرک یا موقعیت نوعی حالت دفاعی ایجاد کند. دفاع ادراکی از افکار، تعدیل و تحریف، تغییر ادراک، تشخیص اما خودداری از تغییر، است. انسان می تواند اجتناب از ادراک بعضی جنبه های متضاد، تهدیدکننده یا غیرقابل بافت را یاد نگیرد.
شکل (6): تعامل سازی ادراکی با گروه بندی ادراکی
ساز و کار دفاع ادراکی به سه صورت زیر است:
1. آستانه شناخت بلاتر بر پایه اطلاعات برانگیزنده ی عواطف کسانی که در یک سلسله حوادث گرفتار شوند یا کسانی که از دور دستی بر آتش دارند، حوادث را به صورت های متفاوت می بینند. برای مثال علایم هشدار دهنده ی خطر را کسانی که پیش از دیگران در معرض خطر قرار خواهند گرفت، بعضی مواقع نمی بینند.
2. ایجاد ادراکات جانشین و تحریف شده بر پایه محرکات و اطلاعات مشوش کننده، در نتیجه شخص قادر نخواهد بود عناصر مشوش کننده را تشخیص دهد.
3. ایجاد عاطفه براساس اطلاعات برانگیزاننده ی عواطف. این یافته، می تواند نقطه کور افراد را مشخص کند که چرا یا نمی بیند یا به طور مداوم تعبیر نادرستی از بعضی حوادث و موقعیت ها دارند. (10)

ادراک اجتماعی:

ادراک اجتماعی با دفاع ادراکی و بافت ادراکی ارتباط نزدیکی دارد. ادراک اجتماعی، نحوه ی ادراک دیگران توسط یک فرد ارتباط مستقیم دارد. ادراک اجتماعی بر پایه اسناد است. در شکل گیری اجتماعی، تفکر قالبی و خطای هاله ای نیز ایفای نقش می کنند.
اسناد بر پایه الگوهای ساز و کار ادراکی برای ادراک کننده و شخص ادراک شونده دست آوردهای زیر را فراهم می آورد. برای شخص ادراک کننده:
- کمک کردن خودشناسی به دقیق دیدن دیگران؛
- تأثیر گذاردن ویژگی های هر شخص در ویژگی هایی که احتمال انتظار دیدن آن را در نزد دیگران دارد؛
- مهارت پنداشتن دقت در ادراک دیگران.

برای شخص ادراک شونده:

- تأثیرگذاری بالای پایگاه اجتماعی شخص ادراک شونده در دیگر ادراکات انسان؛
- نسبت دادن شخص ادراک شونده معمولاً برای تسهیل فعالیت های ادراکی بیننده به مقوله یا مقولاتی مانند پایگاه اجتماعی و نقش؛
- تأثیرگذاری ویژگی های شهود شخص ادراک شونده در دیگر ادراکات انسان.
از این رو انتظار می رود اگر شخصی عزت وجودی بالایی داشته باشد و شخصی دیگر از نظر جسمی جذاب و خوش حالت باشد به احتمال بسیار، فرد او را با دیده ی مثبت و مطلوب خواهد دید، و بر عکس.
بنابراین، اسنادهایی که اشخاص به دیگران می دهند در ادراکات اجتماعی و رفتار آنان نقش اساسی ایفا می کند.

اسناد:

این ساز و کار بر نحوه ی تبیین علل رفتار دیگری با خود انسان دلالت دارد. اِسناد در ارزیابی عملکرد دیگران، در تعیین رفتار سرپرستان یا زیردستان و در رضایت اشخاص از کار بسیار مؤثر است. کاربرد اِسناد در ادراک اجتماعی به مفهوم جست و جو برای علل اسنادها جهت تعبیر و تفسیر خویش با دیگران است. ادراکات و رفتارهای ناشی از اِسنادها بسته به این که درونی و شخصی یا خارجی و موقعیتی باشد، تفاوت خواهد کرد. نوع اِسنادهای اتفاقی اشخاص در ادراک به شدت تأثیرگذار است.

تفکر قالبی:

در این تفکر، شخص برحسب یک مقوله واحد، ادراک می شود. این نوع تفکر به تمایل ادراک شخص دیگر به عنوان عضو یک طبقه یا مقوله اشاره می کند. مقوله اِنگاری در تفکر قالبی بر توافق همگانی درباره ی صفات انتسابی و وجود تضاد بین این صفات یا صفات واقعی نیز دلالت دارد. تفکر قالبی برای بیان نوعی اشتباهات ادراکی به کار می رود. تفکر قالبی ممکن است صفات مطلوب یا نامطلوب به شخص مورد ادراک نسبت دهد. تفکر قالبی فقط انتساب صفات مطلوب یا نامطلوب به گروهی از اشخاص در نتیجه ی کنش دیدگاه مثبت یا منفی مشاهده کننده نسبت به آنها نیست بلکه در بسیاری از تفکرات قالبی هم صفات مطلوب و هم صفات نامطلوب مشاهده می شود و اشخاص دارای تعصب بیشتر، هر دوی این صفات را با شدت زیادتری به دیگران ارائه می دهند. یک نفر بدان سبب در معرض تفکر قالبی نفر دیگر قرار می گیرد که شخص اخیر فقط مقوله کلی را که شخص نخست به آن تعلق دارد می شناسد. حرفه ی افراد و فرهنگ خانوادگی فرد، تفکر قالبی را بیشتر شکل می دهند.
خطاهای هاله ای در این پدیده شخص براساس یک صفت ادراک می شود و دیگر صفات وی نادیده انگاشته می شود. این صفت واحد هر چه باشد احتمالاً بر تمامی صفات دیگر شخص ادراک شونده تأثیر می گذارد. سه موقعیت زیر بر پدیده ی هاله ای تأثیر می گذارند:
- ظاهر شدن صفات مورد ادراک به صورت رفتاری؛
- مواجه نشدن ادراک کننده با صفات خاص به صورت دائم؛
- بار اخلاقی داشتن صفات.
هرگاه یک نگرش خراب باشد، می تواند دیگر نگرش ها را خراب کند. اثرات پدیده ی هاله تأثیرگذاری نگرش ها را بر یکدیگر به تصویر می کشاند. (11)

تعبیر جهان در درون

« اهل یقین را در زمین و نیز در وجود خودتان عبرت هاست آیا نمی بینید؟ » (12)
« کسی از این برخوردار نمی شود مگر شکیبایان و آنان که از ایمان بهره ای بزرگ داشته باشند. » (13)
« کلامی نمی گوید مگر این که مراقبی در کنارش حاضر است. » (14)
« این عمل توست نزد من که آماده اش کرده ام. » (15)
ما در جهان نیستیم، بلکه جهان در درون ماست و این ما هستیم که جهان را براساس ضمیر خود تعبیر و تفسیر می کنیم. آنچه، در واقع، در درون فرد است هزاران ویژگی و خصلتی است که هر انسان را شکل می دهد. در هر انسان نقش کل بشریت با مطالعه یک انسان، تصویر کل هستی یافته می شود. انسان، تصویر تمام نگار است. کل در هر ذره موجود است و از همین رو به آن دو تصویر تمام نگار گویند. هر زمان که انسان درک کند هر آنچه در دیگران می بیند در خود او نیز وجود دارد، کلی دنیا دگرگون می شود.
« در طریق خدا هیچ تبدیلی نخواهی یافت و در سنت او هیچ تغییری نمی یابی. » (16)
انسان نمی تواند چیزی ادراک کند یا ببیند و خود آن نباشد، نمی توان صفتی را که در خود فرد وجود ندارد در دیگری تشخیص داد. اگر فردی از شجاعت کسی به وجد می آید به این دلیل است که در وجود خود ویژگی شجاعت دارد. لذا هریک از افراد این توان را دارد که ویژگی هایی را که می بیند از خود نشان دهند. انسان جزیی از جهان تمام نگار و در نتیجه تمامی آنچه که می بیند و از آن خوشش یا بدش می آید، هست. در هر قطره، اقیانوسی نهفته است و در هر سلول، شعور کل بدن جا دارد. همه ی افراد توان، نیرو، خلاقیت، و حس همدردی دارند، همه ی انسان ها دارای ویژگی هایی نظیر زیاده خواهی، شهوت، خشم و ناتوانی، نور، عشق، درخشندگی الهی، خودخواهی، بخشنده، پنهان کاری و کینه توزی هستند. انسان، تمامی جهان را در خود جای داده است. لازم است تمامی جنبه های خود را درک کرده و با دوست داشتن، ایمان و سلامت فکر و اعتقادات انسانی را کمال بخشد.
ذهن کیهانی به ذهن انسانی شبیه است. بیشتر افراد نگرش محدودی از انسان بودن خود دارند. زمانی که اجازه دهیم انسان بودن ما، جهانی بودن ما را پذیرا گردد. به سادگی می توان هرچه نخواهیم، بشویم. اگر انسان مشتاق باشد تا تمامیت وجود خود را ببیند، به راحتی می تواند به این ویژگی مقدس دست یابد.
انسان اغلب زمانی که تاب تحمل درد و رنج بیشتر ندارد، در مسیر رشد و تکامل گام برمی دارد. در انسان نیمه تاریک وجود، از آن بخشی از شخصیت پرده برمی دارد که مانع از تحقق آرمان ها می شود. این بخش « سایه » نامیده شده است. سایه، شامل همه ی آن ویژگی های شخصیتی است که سعی می کند پنهان یا نفی شود. سایه آن جنبه های تاریکی را دربردارد که باور دارد از نظر خویشان، دوستان و از همه مهم تر خود ما پذیرفتنی نیست.
راه حل، در شناخت سایه هاست. سایه، راز تغییر دگرگونی را در بردارد. سایه انسان، شخصیت اصلی وی را دربردارد. سایه های انسان، او را آموزش می دهند و راهنمایی می کنند. آنها کل وجود انسان را به او عطا می کند. باید این ویژگی ها را کشف و آشکار کرد.
نمونه ی کل نگرانه ی هستی، دیدگاهی جدید درباره ی ارتباط بین جهان درون و جهان بیرون برای انسان مطرح می کند. هریک از اشخاص، جهان کوچکی است که جهان بزرگ را دربردارد و آن را منعکس می سازد. بدبینی و خوش بینی، الهی و اهریمنی بودن، ‌بی باکی و ترس، همگی خفته در درون انسان هستند. اگر این ویژگی ها شناسایی نشوند و با روانمان در نیامیزیم خود آنها دست به کار می شوند.
بنابراین، می توان به این گفته اعتقاد پیدا کرد که با تجسم اشکال نورانی به روشنایی دست نمی یابیم بلکه با آگاه شدن به تاریکی به روشنایی می رسیم. (17)

نتیجه گیری و جمع بندی

این قسمت در واقع، راه کارهای پیشنهادی مقاله را برای دست یابی به سلامت اعتقادی دربردارد. شخصیت ناخشنود، تنها به کمک قدرت اراده یا به صرف تصمیم، تواناییِ ایجاد تصویر ذهنی جدیدی ندارد. این کار به زمینه نیاز دارد؛ باید براساس دلیل تصویر ذهنی قبلی مردود ذهنی جدید مناسب به وجود آورد. تصویر ذهنی جدید باید مبتنی بر حقیقت باشد. زمانی که شخص تصویر ذهنی خود را تغییر می دهد، احساس می کند به هر دلیل حقیقت را درباره ی آن « دیده » یا « درک » کرده است.
هر انسانی به قدرتی بزرگ تر از خود دست رسی دارد.
- مکانیزم سلامت اعتقادی و موفقیت موجود در درون افراد، باید دارای هدف یا نشانه باشد. فرض بر این است که هدف یا نشانه، خواه واقعی، در حال حاضر، وجود دارد. این مکانیزم یا با: هدایت شما به سوی هدفی کار می کند که از قبل وجود داشته یا با کشف چیزی که قبلاً وجود داشته کار می نماید.
- مکانیزم ( ساز و کار ) خودکار، حکمت الهی دارد و در جهت هدف های نهایی کار می کند و یا باید کار کند. نگران راه رسیده به هدف های نهایی نباشید، وظیفه مکانیزم خودکار همین است که با مشخص شدن هدف راه رسیدن به آن را بیابد. به هدف نهایی بیندیشد، راه رسیدن به آن ایجاد می شود؛
- از اشتباه کردن یا از ناکامی های موقتی ترسی به دل نباید راه داد، مکانیزم خودکار بازخورد هدف جویا یا با حرکت به جلو، از نکات اشتباه و بلافاصله اصلاح اشتباه به هدف می رسند؛
- یادگیری با مهارتی که دارد با آزمایش و خطا صورت می گیرد، هر اشتباه در ذهن آن قدر تصحیح می شود تا حرکت یا عمل درست موفقیت آمیز انجام گیرد. بعد از آن یادگیری باز هم بیشتر و ادامه موفقیت با فراموش کردن اشتباه های دیگران گذشته و با یاد ماندن واکنش های صحیح قابل تقلید استمرار می یابد؛
- مغز انسان به گونه ای خودکار و مناسب در مقابل مسائل و معضلاتِ محیط واکنش نشان می دهد. عمل و احساس انسان نه بر حسب شکل حقیقی اشیا بلکه ناشی از تصویری است که از این اشیا در ذهن خود دارد. با حقیقی پنداشتن تصاویر ذهنی است که رفتارها مشخص می شوند و امنیت مطابق شکل 8، تحقق می یابد.
- از تصاویر ذهنی و تمرین نمایش برای رسیدن به سلامت و موفقیت استفاده کنید. قبل از انجام کاری آن را در ذهن خود مرور کنید و عواقب آن را ارزیابی کنید، اگر عواقب آن مفید و سودمند بودند آن را انجام دهید. تمرین به انسان عزّت و منزلت می دهد. ایفای نقش می تواند موقعیت ویژه ای را در زندگی حقیقی که ممکن است پیش آید، مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. با ایفای نقش می توان صحنه ی واقعی رفتار را در ذهن مجسم کرد. اشکال تراشی ها و سؤال های مربوط در نظر گرفته شود و برای هرکدام پاسخ مناسب پیدا کرد.
- مکانیزم خلاق خودکار درون فرد، تنها در یک جهت کار می کند. باید هدفی برای نشانه روی داشته باشد. قبل از انجام هر کار باید آن را به وضوح در ذهن خود ببیند؛ از این طریق، مکانیزم موفقیت درون شخص وارد عمل شده و بسیار بهتر از آنچه می توان با سعی عمدی یا مدت اراده انجام دهنده ی کار را انجام می دهد.
شکل (8): مدل علّی تعامل امنیت و سلامت اعتقادی
مطابق مدل شکل (8) در سایه امنیت، ثبات و پایداری ارزش ها به وجود می آید، ثبات و پایداری ارزش ها، زیربنای توسعه فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی می شود. با توسعه مذکور، سطح ارزش ها و باورها، و شخصیت افراد ارتقا می یابد. این ارتقا به نوبه ی خود بهبود بهداشت روحی، روانی و فیزیکی را به دنبال می آورد، سپس با دست یابی به بهبود سطح بهداشت، سلامت اعتقادی شکل می گیرد و ارتقا می یابد. هر میزان که سلامت اعتقادی در جامعه رشد و توسعه یابد، نظم، تربیت و تقوا در جامعه ایجاد و ارتقا می یابد. از این رو، زیربنای نظم و تقوا، سلامت اعتقادی است. نظم و تربیت و تقوا، امنیت جامعه را در ابعاد مختلف شکل می دهد. استمرارِ امنیت، منوط به حفظ پایه های نظم، تربیت و تقوا در جامعه است. مدل شکل (8) مدلی علّی دست یابی به امنیت است که با ایجاد بازخورد مثبت، ‌رشد نمایی را در رفتارشناسی امنیت به ارمغان می آورد. این رشد به الگویی از رشد غیرخطی است که به صورت پیوسته کار می کند و تداوم رفتار امنیت را سبب می شود.
- تصویر ذهنی امروز افراد براساس تصاویر ذهنی که در گذشته از خود داشته اید شکل گرفته. این تصویر، حاصل تغییر، تفسیر و ارزیابی است که با توجه به تجربه ی خود ایجاد کرده اند. از همان روش های گذشته تجربه کرده استفاده کنید و یک تصویر ذهنی شایسته به وجود آورید. لازمه ی نقش جدید، تصویر ذهنی جدید است.
- وظیفه ذهن آگاه، توجه دقیق داشتن به کارهای در دست اجرا و به آنچه در حول و حوش فرد است، می باشد. اندیشه ی آگاه منطقی، هدف را انتخاب و اطلاعات را گردآوری می کند. با توجه به اطلاعات، نتیجه گیری، ارزیابی و برآورد موفقیت صورت می گیرد و چرخ ها به حرکت درمی آیند. عقاید نه برحسب اراده که توسط عقاید دیگر تغییر می کنند. برای تغییر باورها و طرز تلقی ها، باورهای استانداردی بر مبنای معارف الهی به وجود می آید و در نظر داشت که این احساس یا باور که انسان توانایی انجام کارهایی را دارد، دارای استقلال معینی است، هم چنین این باور که چیزی در درون فرد به نام فطرت و وجدان وجود دارد باید حرمتش را نگه داشت؛
- بهره گیری از قاعده ی آزاد کردن مکانیزم خلاق به شرح زیر است:
1) نگرانی را محدود به زمان قبل از شروع کار کنید، وقتی کار را شروع می کنید با توکل بر خداوند، مزاحم حرکت چرخ ها نشوید؛
2) نگران فردا نباشید، همه حواس خود را متوجه لحظه حال کنید؛
3) سعی کنید در آن واحد تنها به یک چیز بیندیشید؛
4) روی مطب متمرکز شوید و خواب فکری داشته باشید؛
5) با آرامش کار کنید.
- بهره گیری از نیاز به عشق، نیاز به امنیت، نیاز به خلاقیت، نیاز به شناخت، نیاز به تجارب جدید، نیاز به مناعت، نیاز به زندگی بیشتر برای پرستش خداوند، نیاز به تصور فردا و آینده ای پر از ایمان، خوشی، سلامتی پربار و نیک بختی؛
- همه خواسته های قلبی شخص در انتظار آنند که کشف و ابراز شوند هرچه فرد را برمی انگیزاند، جنبه ای از خود شخص است. درباره ی نکاتی که در کسی تحسین می کنند دقیق باشید آن را در خود بیابید. اگر آرزو دارید شبیه شخصی شوید به این دلیل است که این توان را دارید که آنچه را می بینید، متجلی کنید. (18)
- خوبی و بدی بر او نیست همیشه به نیکوترین وجه پاسخ ده تا کسی میان تو و او دشمنی همچون دوست صمیمی شود کسی از این برخوردار نمی شود مگر شکیبان و آنان که از ایمان بهره ای بزرگ داشته باشند. (19)
پیامبراکرم ( صلی الله علیه و آله ) فرمود: از هرکسی سرپرستی ده نفر را عهده دار شود عقل و خرد او باید به میزان چهل نفر باشد و کسی که سرپرستی چهل نفر را به عهده گیرد عقل و خرد او باید به میزان چهارصد نفر باشد ».

پی نوشت ها :

1. مقیمی، 1380، فصل 15، امنیتی، 1384، فصل 1 و 2.
2. ذاریات، آیات 12 - 20.
3. تکاثر، ‌آیه ی 7.
4. اعلی، ‌آیه ی 14.
5. مالتز، 1385، ف 1.
6. مالتز، 1385؛ درویل، 1364.
7. سیف 1375؛ درویل 1364؛ مالتزو 1385.
8. مالتز، 1385، ف 2.
9. لوتانز، 1372.
10. فورد، 1384، کوری و همکاران، 1384؛ لوتانز، 1372.
11. فوردف 1384، لوتانز، 1372، اکبری، 1384.
12. ذاریات، آیات 20 - 21.
13. فصلت، ‌آیه ی 35.
14. ق، آیه ی 18.
15. همان، آیه ی 23.
16. فاطر، آیه ی 43.
17. فورد، 1384، ف 1 و 2.
18. مالتز، 1385، فورد، 1384، حمیدی زاده، 1386.
19. فصلت، آیه ی 34 - 35.

منابع :
1. استیسی، رالف (1384)، تفکر استراتژیک و مدیریت تحول، ترجمه ی مصطفی جعفری و مهریار کاظمی موحد، تهران، رسا.
2. اکبری، بهمن، (1384)، « تأثیر تعاملی روش های حساسیت زدایی تدریجی، جرأت آموزی و تلفیق آن دو در کاهش اضطراب، ترس از ارزیابی منفی اجتناب اجتماعی و افزایش رفتار جرأت ورزانه مبتلایان به هراس اجتماعی ». اهواز: فصلنامه پژوهش در روان شناسی، سال اول، دوره ی اول، شماره ی 1، 91-112.
3. حمیدی زاده، محمدرضا (1386)، تصمیم گیری هوشمند و خلاق: هوش هیجانی، تهران، نشر ترمه.
4. درویل، لئوتور، ام. تی، (1364)، کاربرد روان شناسی در تدریس، ترجمه ی ایرج وصالی، تهران، نشر ماجد.
5. سیف، علی اکبر (1375)، تغییر رفتار، رفتار درمانی، نظریه و راهبردها، تهران، انتشارات رشد.
6. فورد، دبی (1384)، نیمه تاریک وجود، ترجمه فرناز فرود، تهران، انتشارات حمیدا.
7. کوری، جرالد و همکاران (1384)، فنون گروهی مشاوره و روان درمانی، ترجمه باقر ثنایی، تهران، انتشارات بعثت.
8. لوتانز، فرد (1372)، رفتار سازمانی، ترجمه غلام علی سرمد، تهران، مؤسسه بانکداری ایران.
9. مالتز، ماکسول (1385)، روان شناسی تصویر ذهنی، ترجمه مهدی قراچه داغی، تهران: انتشارات شباهنگ.
10. مجلسی، محمدباقر، ( 1404ق )، بحارالانوار، لبنان، بیروت: مؤسسه الوفا، جلد1، ص 218، باب 6، و جلد 75، ص 365، باب 27.
11. مقیمی، سیدمحمد (1380) سازمان مدیریت: رویکردی پژوهشی، تهران: نشر ترمه.

منبع مقاله :
مکارم شیرازی، حائری شیرازی و عمید زنجانی؛ مقاله ها خداداد سلیمیان... [ و دیگران]، ( 1387 )، گفتمان مهدویت: سخنرانی و مقاله های گفتمان نهم، قم: مؤسسه بوستان کتاب ( مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه ی علمیّه قم )، چاپ اول

نظرات  (۱)

سلام
تشکر از شما به خاطر ارسال مطلبتان به سایت "حرف تو"
" سلامت اعتقادی، زیربنای دست‌یابی به امنیت در زمان انتظار "
با آدرس: http://harfeto.ir/?q=node/38390
در این سایت انتشار یافت.
چشم به راه مطالب خوب شما هستیم.
هدیه سایت "حرف تو" به شما:
"امام صادق (علیه‌السّلام): هرگاه مردی دست نیاز سوی من دراز کند در رفع نیاز او می‌شتابم؛ زیرا می‌ترسم کار از کار بگذرد و اقدام من در کمک به او دیگر به کارش نیاید."
یا علی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی